همایش «تاریخ‌شناسی و تاریخ‌‌نگاری» با محوریت «سند و تاریخ‌‌نگاری» برگزار شد

 

عکس‌های ناصرالدین‌شاه با مفهوم سلفی تطبیق ندارد/ سیاستمداری که از تاریخ ایران آثار ارزشمندی به یادگار گذاشت

 
 
 
همایش علمی «تاریخ‌شناسی و تاریخ‌‌نگاری» با محوریت «سند و تاریخ‌نگاری» در ساختمان آرشیو ملی برگزار شد. در این همایش در یکی از مقاله‌ها به «بررسی تحلیلی سلف پرتره‌های ناصرالدین‌شاه قاجار و تطبیق آنها با مفهوم سلفی» به مفهوم سلفی (خویش‌انداز) در عکس‌های ناصرالدین‌شاه پرداخته شد.
 
عکس‌های ناصرالدین‌شاه با مفهوم سلفی تطبیق ندارد/ سیاستمداری که از تاریخ ایران آثار ارزشمندی به یادگار گذاشت
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،همایش «تاریخ‌شناسی و تاریخ‌‌نگاری» با محوریت «سند و تاریخ‌‌نگاری» با سخنرانی ابوالفضل حسن‌آبادی، مدیر بخش اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی، مجید تفرشی، سندپژوه، محمود سادات، امید اخوی، پژوهشگر تاریخ، الهه محبوب، کارشناس پژوهش مرکز اسناد آستان قدس رضوی، علیرضا زبرجدی، پژوهشگر تاریخ، ربابه معتقدی، پژوهشگر تاریخ، محمود سادات، استاديار تاريخ پژوهشكده امام خمينی و انقلاب اسلامی و برخی دیگر از تاریخ پژوهان دوشنبه 12 مهرماه در آرشیو ملی برگزار شد.
 
عکس‌ها ناصرالدین‌شاه دچار زمان‌پریشی تاریخی است


راحیل عسگری مقاله‌ای با این عنوان «بررسی تحلیلی سلف پرتره‌های ناصرالدین‌شاه قاجار و تطبیق آنها با مفهوم سلفی» ارائه کرد و گفت: در کتاب خاطرات و همچنین آثار به جامانده از ناصرالدین‌شاه تعدادی عکس به جا مانده که امروز برخی افراد در فضای مجازی این عکس‌ها را به نخستین سلفی‌های جهان تعبیر کردند.
 
وی افزود: عکس‌هایی که از ناصرالدین‌شاه به جامانده با حاشیه‌نویسی‌هایی همراه است که می‌تواند به روشن کردن تعبیر سلفی یا خویش‌انداز کمک کند. اما نخست باید دید تعریف عکس سلفی چیست؟
 
این پژوهشگر ادامه داد: برای سلفی به عنوان یک ژانر در هنر عکاسی تعریفی پیشنهاد شده که حدود آن را از لحاظ فنی و مفهومی معین می‌کند. بر این اساس سلفی باید به وسیله دوربین جلو و یا در آینه گرفته شده تا این فرصت را در اختیار عکاس بگذارد تا دیدی از خود در محیط پیرامونش ارائه دهد. بنابراین تمامی این دسته از عکس‌های ناصرالدین شاه، جز آن‌هایی که در آینه گرفته شده‌اند، از تعریف سلفی حذف می‌شوند.
 
عسگری اظهار کرد: از طرفی، چون عکس‌های وی مخاطب آنی و عام ندارند و سلفی تقریبا هیچ‌گاه به قصد ثبت در تاریخ گرفته نمی‌شود، نمی‌توان هیچ‌کدام از این تصاویر را سلفی نامید. مساله مهم دیگر این که سلفی نامیدن این عکس‌ها دچار زمان‌پریشی تاریخی است که چنین طبقه‌بندی را غیر ممکن می‌کند. بنابراین آنچه از عکس‌های ناصرالدین‌شاه که در شبکه‌های مجازی با نام سلفی گذاشته می‌شود با مفهوم سلفی به معنای امروز تطبیق ندارد.

سیاستمداری که به تحقیق و تالیف تاریخ پرداخت

اخوی، با ارائه مقاله «حسن مشیرالدوله (پیرنیا) و تاثیر آثارش بر تاریخ‌نگاری و مواد درسی در دوره پهلوی اول (مطالعه موردی کتاب تاریخ ایران قدیم)» گفت: مشیرالدوله از رجال نامی اواخر دوران قاجاریه است. وی تا زمانی که در سیاست حضور داشت، تعاملات مناسبی با دول قدرتمند آن دوران مانند انگلیس، آلمان و روسیه برقرار کرد. مشیرالدوله در سال 1305 ه.ش از سیاست کناره گرفت و به تحقیق و تألیف در تاریخ ایران باستان مشغول شد و توانست آثار بسیار ارزشمندی را به یادگار بگذارد. تعدای از آثار وی به عنوان کتاب‌های درسی مورد استفاده قرار گرفت. پیرنیا از معدود رجال دوره قاجار و پهلوی اول بود که دوست و دشمن از او به نیکی یاد کرده‌اند.

افول پژوهش‌های ایران‌شناسی غربی‌ها در 40 سال اخیر 
 
مجید تفرشی، سندپژوه با ارائه مقاله «منابع داخلی و خارجی تاریخ‌نگاری ایران تقابل و تعامل» گفت: تقریبا در چهل سال اخیر، پژوهش‌های ایران‌شناسی در غرب به طور کلی در یک موقعیت افول قرار گرفته و سطح کیفی محققان غربی به ویژه در سال‌های بعد از انقلاب پایین آمده است. در حالی که در دوره قاجار، پهلوی اول و تا آستانه انقلاب، افرادی وارد منصب امنیتی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک می‌شدند که یا در همان موقع و یا پس از دوران فراغت به فعالیت‌های آکادمیک یا تحقیق می‌پرداختند.
 
وی افزود: افرادی که اشاره کردم فارسی را به خوبی می‌دانستند و یا به دلایل مختلفی آگاهی عمیقی از ایران داشتند. این افراد با حضور در ایران و مطالعات ایران‌شناسی، پژوهش‌های قابل تاملی را تالیف و تدوین کردند. اما پس از انقلاب از تعداد افراد ایران‌شناس آگاه به فرهنگ و تاریخ ایران کاسته شد. کاهش ارتباط با ایران از یک طرف، گرایش افراد نخبه غربی به جذب شغل‌های امنیتی، نظامی و تجاری از سوی دیگر می‌تواند از عوامل افول ایران‌شناسی در غرب باشد. اما از سوی دیگر مهم‌تر از همه، افرادی هستند که به تحصیلات آکادمیک می‌پردازند اما به دلیل شکوفا نبودن بازار ایران در چهل سال اخیر، اگر به تحصیل شرق‌شناسی مشغول شوند به مطالعات خاور دور روی می‌آوردند و یا در خاور نزدیک نیز جذب مطالعات ترکی و عربی می‌شوند.

جايگاه تاریخ شفاهی درتاثيرگذاری بر روند تاريخ‌نگاری

حسن‌آبادی با ارائه مقاله «اسناد شفاهی یا شواهد شفاهی، تحلیلی بر نقاط ضعف و قوت استفاده از تاریخ شفاهی در پژوهش‌های تاریخی» گفت: نگاهی به شکل‌گیری تاریخ شفاهی در دوره معاصر نشان می‌دهد که پیدایش و گسترش آن محصول نیازهای تاریخی جامعه هر دوره و به تناسب خواست‌ها، آرزوها، ضروریات و البته برپایه برنامه‌ریزی بوده است. این امر باعث شده تا تاریخ شفاهی همواره به عنوان ابزار کارآمدوروزآمدی برای جمع‌آوری داده‌های اطلاعاتی، ساماندهی و پردازش آن مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد و سطوح مختلف استفاده‌کنندگان با اهداف گوناگون و در زمینه‌های مختلف از آن بهره ببرند.

وی افزود: در بررسی کتاب‌های منتشر شده در حوزه تاریخ شفاهی باید دید مساله اتقان داده‌ها و جایگاه تاریخ شفاهی در پژوهش‌های تاریخی مد نظر قرار می‌گیرد و با طرح سوالاتی مانند آيا منابع شفاهی ما تاريخ‌نگاری تلقی می‌شود يا آن را بايد در زمره شواهد شفاهی مانند ساير منابع تاريخی برشمرد؟ ملاک رد و یا پذیرش منابع و ضعف و قوت تاریخ شفاهی چیست؟ چه اقداماتی را می‌توان در مستندسازی اطلاعات به‌دست آمده از تاریخ شفاهی انجام داد؟ واقعیت این است که توليد منابع شفاهی روزبه‌روز در کشور در حال افزايش است و تاکید بر متقن‌سازی داده‌ها می‌تواند نقش و جايگاه تاریخ شفاهی را در تاثيرگذاری بر روند تاريخ‌نگاری کشور پررنگ‌تر کند.

چیدمان صحیح گزاره‌ها تاریخی از دل منابع 

الهه محبوب، کارشناس پژوهش مرکز اسناد آستان قدس رضوی نقش و کارکرد اسناد مالی در پژوهش‌های صفویه اقتصادی عصر صفویه بیان کرد: گروهی از اقتصادانان روشی را پیشنهاد دادند که مبتنی بر مطالعه گسترده تجارب تاریخی ابنای بشر بود. روش پیشنهادی آنان تا حد زیادی بر مشاهدات واقعیات و بررسی داده‌ها و اطلاعات اقتصادی تاکید داشت.

وی افزود: شناسایی و بررسی اسناد ملی به عنوان یکی از گزارش‌های تاریخی دقیق می‌تواند به محقق تاریخ اقتصادی و نیز اقتصاددانان برای برنامه‌ریزی بهتر برنامه‌های اقتصادی هر سرزمین کمک کند. محقق تاریخ اقتصادی با چیدمان صحیح گزاره‌های تاریخی از دل منابع به ویژه اسناد مالی که جزئی‌ترین اطلاعات را در این رابطه ارائه می‌دهد و می‌تواند به نظریه‌پردازان علم اقتصاد کمک کند تا با استناد این اطلاعات، برنامه‌ریزی دقیق تری برای اقتصاد هر منطقه داشته باشد.

نقش بی بدیل اقتصاد در روند وقایع تاریخ

علیرضا زبرجدی ‌با ارائه مقاله «اهمیت اسنادی صورت مذاکرات مجلس شورای ملی در پژوهش‌های تاریخ اقتصادی معاصر ایران» گفت: مهم‌ترین مسأله در پژوهش‌های تاریخی و در واقع شروع یک پژوهش تاریخی، بحث منابع و مآخذ مورد استفاده پژوهشگر این حوزه است. اینکه در این حوزه مطالعاتی برخلاف خیلی از علوم به ویژه علوم تجربی امکان مشاهده مستقیم و تکرار و تجربه مجدد پدیده‌ها مورد پژوهش وجود ندارد، باعث شده تا محقق و پژوهشگر حوزه مطالعاتی علم تاریخ تنها از راه بازسازی ذهنی آن هم از طریق منابع و مآخذ موجود بتواند فهم و درکی نسبت به موضوع مورد پژوهش داشته باشد.

وی عنوان کرد: بنابراین وقتی با منابعی مانند اسناد برخورد می‌کنیم که به دلایلی که در پژوهش آمده از اتقان و استحکام بیشتری برخوردار هستند باید از این منابع حداکثر استفاده را بکنیم. به‌ویژه اینکه اسناد، مانند اسناد صورت مذاکرات مجلس، اسناد نزدیک به ما باشند (تاریخ معاصر) که به دلیل همین نزدیکی زمانی، در دسترس‌تر و در نتیجه قابل اطمینان‌تر هستند. چون اقتصاد نقش بی‌بدیلی در روند وقایع تاریخی در همه ادوار تاریخی جهان به ویژه در دوران معاصر گذاشته و در ایران نیز مسائل اقتصادی از دلایل مهم ایجاد جنبش مشروطه بوده و دارالشورای ملی ایران (مجلس) نیز به نوعی نماد خواسته‌ها و پیروزی مشروطه‌خواهان بود، بنابراین طبیعی است که صورت مذاکرات این مجلس و مباحث اقتصادی مطروحه در آن برای پژوهش‌های «تاریخ اقتصادی معاصر ایران» بسیار قابل اهمیت و مهم باشد.

فقر منبع و مطالعات موجود درباره «تاریخ اجتماعی کار»

ربابه معتقدی مقاله «تاریخ‌نگاری کار و کارگری» را ارائه کرد و گفت: تاریخ اجتماعی شاخه‌ای از تاریخ است که دایره‌ای بسیار وسیع از موضوعات اجتماعی همچون آموزش؛ خانواد ؛ مذهب؛ تربیت؛ تفریح و بازی؛ کار و ... را در برمی‌گیرد. کار فعالیتی است که تاریخ مخصوص بخود را دارد. اگرچه وقایع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بر آن تاثیر داشته و یقینا نقطه‌های عطفی بر آن ایجاد کرده‌اند. همچنان که نمی‌توان اثربخشی وقایعی چون انقلاب کارگری ۱۹۱۷ روسیه؛ بحران اقتصاد جهانی ۱۹۳۲ و تاسیس سازمان بین‌المللی کار ۱۹۱۹م و بسیاری وقایع دیگر را بر تاریخ کار را نادیده انگاشت. اما باید توجه داشت که سیر تاریخ کار به مثابه متنی ست که این عوامل بر آن قرار گرفته‌اند.

وی ادامه داد: موضوع «تاریخ اجتماعی کار» با «نگاه به تاریخ از پایین» نزدیک است و می‌تواند با مدد جستن از مکاتب تاریخ‌نگاری همچون مکتب تاریخ‌نگاری آنال و تاریخ‌نگاری فرودستان (ساب آلترن استادیز) و مطالعات پست کلونیال که به مطالعات بینارشته‌ای با خوشبینی می‌نگرد؛ مورد پژوهش قرار گیرد. از آنجا که کتب تاریخی و مورخان با کم‌مهری به این موضوع نگریسته‌اند و غالب کارگران به‌دلیل کم‌سوادی یا گرفتاری‌های مالی و فقر فرهنگی؛ برای نگارش رخدادها و تاریخ آنچه بر آنان رفته است؛ انگیزه کافی نداشته‌اند؛ فقر منبع و مطالعات موجود درباره «تاریخ اجتماعی کار» فقط در صورتی می‌تواند کم رنگ شود که اسناد و تاریخ شفاهی بعنوان اصلی‌ترین منابع و ابزار تحقیق «تاریخ‌نگاری کار» قرار گیرد.

غنی بودن آرشیوهای خصوصی یا دولتی؟

جمشید کیان‌‌فر درباره «اهمیت سند در متون تاریخی» گفت: واقعیت آن است که آرشیوهای ما بسیار غنی نیست و حتی اسناد در آرشیوهای خصوصی به مراتب غنی‌تر از آرشیوهای دولتی است؛ در گذشته هم به اسناد و جمع‌آوری و حفظ آن نکوشیده‌ایم، ازین رو اسناد در منابع متونی اهمیت دارند و می‌توان آن را به سه دسته اصل سند(سواد سند)، خبر سند و خلاصه سند تقسیم کرد.

این سندشناس ادامه داد: خلاصه سند؛ بدین صورت که مورخان به‌جای متن تمامی سند چکیده یا خلاصه‌ای از سند را در متون نقل کرده‌اند؛ ما از متن دقیق و یا محتوای کامل آن سند بی اطلاعیم؛ اما همین مقدار هم به‌قول قدما کاچی به از هیچی و برای نمونه از عهدنامه ترکمانچای که خلاصه سند در آثار تاریخی مثل ناسخ التواریخ قاجار و روضة الصفای ناصری و یا منتظم ناصری آمده و تا کنون متن اصلی سند بعد از قریب به دویست سال هنوز منتشر نشده و تحفه آنکه این سند موجود است و آن را را می‌باید وزارت امور خارجه ایران و یا وزارت امور خارجه روسیه منتشر کنند.

محمود سادات، استاديار تاريخ پژوهشكده امام خمينی و انقلاب اسلامی با ارائه مقاله «موضوع‌يابی معكوس: رهيافتی نوين در موضوع‌يابی تاريخ محلی» گفت: موضوعات تاريخ محلی كه با كمک اين روش استخراج و برای رساله‌های دانشگاهی و ساير پژوهش‌ها انتخاب می‌شوند از نظر كميت اسناد و مدارك موجود برای پژوهش از وضعيت مناسبي برخوردارند. دوره زماني موضوعات انتخاب شده برای رساله‌ها و ساير پژوهش‌ها با كمك اين روش كوتاه‌تر است و لذا پژوهش می‌تواند از عمق بيشتری برخوردار باشد. انسجام در تدوين پژوهش با استفاده از اين روش نيز بهتر صورت می‌گيرد.
منبع : ایبنا

کتاب «حیات علمی در روزگار سامانیان»

«حیات علمی در روزگار سامانیان» چگونه بوده است؟/ وراقی یکی از شغل‌های پردرآمد میراث‌داران خراسان و فرارودان

  
کتاب «حیات علمی در روزگار سامانیان» اثر احسان ذنون ثامری برگردان جمال اشرفی اختصاص به نقش پررنگ‌ علمی و فرهنگی و تمدنی ایرانیان مسلمان دارد.
 
«حیات علمی در روزگار سامانیان» چگونه بوده است؟/ وراقی یکی از شغل‌های پردرآمد میراث‌داران خراسان و فرارودان
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «حیات علمی در روزگار سامانیان» با تیتر فرعی تاریخ فرهنگی خراسان در قرن سوم و چهارم هجری تالیف احسان ذنون ثامری و با ترجمه جمال اشرفی به بیان نقش پررنگ‌ علمی و فرهنگی و تمدنی ایرانیان مسلمان می‌پردازد.

کتاب از شش فصل تشکیل شده که سرفصل‌های آن عبارتند از «پیشینه سیاسی و جغرافیایی»، «موسسات و مراکز علمی»، «روابط علمی در خراسان و فرارودان»، «ادبیات»، «علوم عربی و اسلامی» و «دانش‌های پیشینیان».
 
سرآغاز کتابت و نظم و نثر فارسی نو در خراسان

نقش ماوراءالنهر در تمدن در «مقدمه مترجم» منعکس شده و در رابطه با آن می‌خوانیم: «مولف در کتاب تلاش می‌کند نقش پررنگ‌ علمی و فرهنگی و تمدنی ایرانیان مسلمان را در قرن‌های سوم و چهارم هجری در خراسان و فرارودان (ماوراء‌النهر) نشان دهد.» (ص پانزده)
 
دکتر عبدالعزیز دوری در پیشگفتار می‌نویسد: «اهمیت نهضت فرهنگی در خراسان و فراودان در زمان سامانیان، که حکومت ایرانی زودهنگامی تشکیل داده بودند، از همین روست؛ چرا که فعالیت فرهنگی گسترده‌ای را در خاورزمین پدید آورد. این فعالیت فرهنگی بسیار اهمیت دارد؛ زیرا ما را با سرآغاز کتابت و نظم و نثر فارسی نو (دری) آشنا می‌سازد.» (ص هجده)
 
فصل نخست «پیشینه سیاسی و جغرافیایی» در معرفی نیاکان سامانیان آورده است: «سخن از حیات علمی در روزگار سامانی نیازمند شناخت پیشینه سیاسی و جغرافیایی دوران مذکور است. سامانیان خاندانی ایرانی‌تبار بودند که ریشه‌هایشان به یکی از روستاهای شرق اسلامی به نام سامان می‌رسید. ولایت این روستا با خانواده سامانی بود؛ چنان که جد ایشان را سامان خَُدات، یعنی رئیس سامان، می‌خواندند. نَرشَخی و حمزه اصفهانی سامان را از روستاهای بلخ دانسته‌اند، اما مقدسی آن را از جمله روستاهای سمرقند ذکر می‌کند؛ چنان که یاقوت نیز همین قول را در دو کتاب «معجم‌البلدان» و «المشترک» بیان می‌دارد.» (ص 1)
 
ترجمه «سندبادنامه» گامی برای حفظ میراث ایرانیان 

«موسسات و مراکز علمی» عنوان فصل دوم کتاب است و در صفحاتی از آن وراقی مورد توجه قرار گرفته که در معرفی آن می‌خوانیم: «اقبال مردم به کتاب، وراقی را به یکی از شغل‌های پردرآمد تبدیل کرده بود. حتی برخی علما در اواخر عمر، که دیگر از راه تعلیم و تدریس درآمدی نداشتند، از سر نیاز به نسخه‌برداری و فروش کتاب روی می‌آوردند. برخی علما اصولا از راه وراقی گذران می‌کردند؛ مانند ابوالعباس احمد بن محمد فبانی نیشابوری (متوفای 371 ق/ 981 م) که به این کار اشتغال داشت و نان از دست رنج خود می‌خورد و مشتریان را معطر می‌ساخت.» (ص 60)
 
«روابط علمی در خراسان و فرارودان» در فصل سوم کتاب جای گرفته و درباره علاقه امیرسامانی به حفظ میراث ایرانیان آورده است: «زبان پهلوی برای مردم ناآشنا شده بود و سامانیان نمی‌خواستند میراث ایرانیان از میان برود. از این رو امیر نوح بن نصر از عبدالفوراس قناورزی خواست کتاب «سندبادنامه» را از فارسی قدیم (پهلوی) به فارسی نو (دری) ترجمه کند. این مساله را مترجم در مقدمه کتاب ذکر کرده است. امیر نوح بن منصور از ابن‌سینا هم خواست کتابی را که مشتمل بر پرسش‌های خسرو انوشیروان از بزرگمهر حکیم و پاسخ‌های وی بود ترجمه کند. ابن‌سینا این کتاب را با نام «ظفرنامه» از پهلوی به فارسی دری برگرداند.» (ص 94)
 
سیاست ملی‌گرایی سامانیان در همین قسمت بررسی شده که در سطوری از آن می‌خوانیم: «بازگشت به زبان‌های محلی نشانه آگاهی ملت‌ها و تأکید بر هویت خود و اشتیاق به گذشته و میراث است. نقطه عزیمت سامانیان در تشویق به استفاده از زبان فارسی همین بود. اما سامانیان نگاهی منفی به زبان عربی نداشتند؛ هرچند نگاه ایرانی در آثار برخی ادیبان خراسان و فراودان آشکار است. سامانیان به این نکته واقف بودند که زبان عربی بستر اسلام است. صدور فتوای مجاز بودن نماز خواندن به فارسی، ترجمه «تفسیر طبری» فارسی، انتخاب فارسی به عنوان زبان رسمی، تشویق به گردآوری تاریخ ایران باستان در شاهنامه و... هیچ‌کدام نشانه شعوبی‌گری ایشان نبود. از همین رو تعبیر استاد عبدالعزیز الدوری درباره سامانیان بسیار دقیق است که می‌گوید: «سیاستی در پیش گرفتند که در آن ملی‌گرایی ایرانی توأم با رعایت مسلمانی نمود می‌یافت» (ص 96)
 
داستان خاتون نایب‌السلطنه بخارا و عشقش به بن عثمان

فصل چهارم با عنوان «ادبیات» به بررسی وضعیت زبان فارسی در دوره سامانیان پرداخته و آورده است: «نثر فارسی در روزگار سامانیان سه گرایش عمده داشت:
ـ احیای شکوه ایران باستان که در «شاهنامه‌ها» و «ظفرنامه» نمود می‌یابد.
ـ برگردان کتاب‌های عربی به فارسی
ـ آغاز نگارش و تألیف.
لیکن جنبش بزرگ نثر فارسی در روزگار غزنویان به دست شاگردان نثرنویسان آغازین پدید آمد. از این رو نثر دوره غزنوی ادامه نثر دوره سامانی بود. این امر دلایلی چند دارد و (ظاهرا) اهم آن‌ها این است که اهتمام غزنویان و سلجوقیان به زبان فارسی بیش از سامانیان بود که بر نگارش فرمان‌ها و نامه‌ها به عربی تأکید می‌کردند غزنویان و سلجوقیان تمامی مکتوبات دربارشان به فارسی بود.» (ص 141)
 
در همین فصل فرهنگ عامه نیز مورد توجه مولف قرار گرفته و با اشاره به برخی داستان‌های عامیانه می‌نویسد: «در حوزه ادبیات عامیانه می‌توان به داستان‌هایی اشاره کرد که بر سر زبان‌های مردم بود؛ مانند داستان موسی و خضر و روایاتی درباره وجود پادشاهان حمیری یمن در فرارودان. همچنین آوازها و سرودهایی که مردم به یادبود کشته شدن سیاوش می‌خواندند و به «سوگ زرتشتیان» معروف بودند و داستان خاتون نایب‌السلطنه بخارا و زیبایی‌اش و عشقش به سعید بن عثمان، فرمانده فاتح سپاه اسلام. از همین قبیل بود داستان‌هایی از کرامات خاص برخی علما و اولیای صالح که مردم تعریف می‌کردند و داستان‌های رایج میان مردم درباره پاره‌ای امور غیبی، مانند روایاتی که چگونگی نابودی شهرهای خراسان و فرارودان را پیش‌گویی می‌کردند و آن‌چه در مجالس واعظان و قصه‌گویان گفته می‌شد.» (ص 143)
 
«علوم عربی و اسلامی» عنوان فصل پنجم کتاب است که در شرح تاریخ آمده است: «انواع تاریخ، یعنی سیره، تاریخ‌های عمومی، شرح حال‌ها (تراجم)، انساب، اخبار و حکایات گذشتگان، از موضوعاتی بودند که علما به آن‌ها اهتمام داشتند. در اطراف و اکناف خاورزمین حدیثی منسوب به پیامبر (ص) رواج داشت که مسلمانان را به حفظ انساب و اهتمام به آن ترغیب می‌کرد. آورده‌اند که امیراسماعیل بن احمد سامانی یک بار مجلسی «در ذکر انساب و احساب» تشکیل داد.» (ص 173)
 
ظهور آثاری در زمینه اصطلاحات علمی نشانه‌های نهضت 

در همین قسمت درباره پرداختن به تاریخ باستان در دوره سامانیان می‌خوانیم: «داستان‌ها و اسطوره‌های تاریخ ایران باستان‌اند که در روزگار سامانیان گردآوری شده‌اند. چنان که پیشتر گفتیم، چندین کتاب با نام شاهنامه تصنیف شد که بعضی‌شان منثور و بعضی منظوم بودند. از شاهنامه‌های منثور می‌توان به شاهنامه‌ی ابوالمؤید بلخی اشاره کرد که حدود سال 352 ق/ 963 م نگاشته شده و شاهنامه‌ی ابومنصور طوسی که حدود سال 346 ق/ 957 م نوشته شده است. از شاهنامه‌های منظوم نیز شاهنامه‌ی ابومنصور دقیقی و شاهنامه‌ ابوالقاسم فردوسی در خور ذکرند. تاریخ ایران باستان بیشتر در قالب داستان‌ها و اسطوره‌ها به فردوسی رسید، از همین رو در کتابش از دلیری قهرمانان، نیروهای فراطبیعی، عفت زنان، خیانت‌کاران فرومایه و جنگاوران مخلص بسیار سخن رفته است. شاهنامه منبع اصلی تاریخ ایران باستان شد هرچند داستان‌های ایرانی در منابع کهن‌تری چون «تاریخ طبری»، «الأخبار الطول دینوری»، «خدای‌نامه‌ها» و «تاریخ سنی ملوک الأرض» حمزه اصفهانی آمده بود.» (ص 184)
 
فصل پایانی «دانش‌های پیشینیان» نام گرفته که در سطوری از آن درباره فهرست‌نویسی طبقه‌بندی علوم می‌خوانیم: «یکی از مهم‌ترین نشانه‌های نهضت تالیف علمی ظهور آثاری در زمینه اصطلاحات علمی، فهرست‌نویسی کتاب‌ها و طبقه‌بندی علوم است. در این دانش، موضوعات را از عام به خاص مرتب می‌کنند تا یافتن دانش‌های مندرج تحت هر موضوع عام آسان شود.» (ص 217)

کتاب «حیات علمی در روزگار سامانیان» با تیتر فرعی تاریخ فرهنگی خراسان در قرن سوم و چهارم هجری تالیف احسان ذنون ثامری ترجمه جمال اشرفی در 297 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و به بهای 20هزار تومان به چاپ رسیده است.
منبع : ایبنا

«امیرکبیر و ناصرالدين ‌شاه» را به چاپ دوم رسید

 

 
چاپ دوم کتاب «امیرکبیر و ناصرالدين ‌شاه» نوشته سیدعلی آل‌داود در پی استقبال پژوهشگران و مردم از سوی انتشارات رایزن منتشر شد.
 
استقبال پژوهشگران «امیرکبیر و ناصرالدين ‌شاه» را به چاپ دوم رساند
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» نوشته سید علی آل‌داود حاصل تجمیع دو اثر پیشین نویسنده درباره میرزا تقی‌خان امیرکبیر با اضافات و بازنگری است که چاپ اول آن در بازار کتاب در مدت کم‌تر از یک ماه به اتمام رسید.

میرزا تقی‌خان امیرکبیر در شمار معدود سیاست‌پیشگان ایران در دو سده اخیر است که از همان آغاز آشنایی با دنیای سیاست و ورود به آن دریافت که ایران از دنیای متمدن و در حال صنعتی شدن آن روزگار عقب افتاده و این فاصله به سرعت در حال افزایش است. با شکل‌گیری این اندیشه در ذهن جستجوگر وی، به دنبال راه‌های مقابله با آن رفت و با دانشی که از اوضاع جهان به دست آورد کوشید بنیان‌های کارسازی در ایران به وجود آورد. امیرکبیر در مدت سه سال و اندی که تصدی این مقام را داشت خدمات فراوانی به کشور کرد و راه توسعه و گسترش علوم و صنایع جدید را در ایران گشود. وی را باید در حقیقت بنیانگذار ایران نو به شمار آورد.
 
 این اثر به شرح زیر به سه جلد تقسیم شده است: 1. جلد اول: نامه‌های امیرکبیر به ناصرالدین‌شاه مشتمل بر دو بخش: الف) نامه‌های امیر به شاه و ب) گزیده‌ای از نامه‌های امیرکبیر به دیگران ، 2. جلد دوم: اسناد و نامه‌هایی از امیرکبیر مشتمل بر پنج بخش: الف) میرزا تقی‌خان امیرکبیر بر پایه اسناد، ب) نامه‌های امیرکبیر به ناصرالدین شاه، ج) پانزده نامه از ناصرالدین شاه به امیرکبیر، د) نامه‌های امیرکبیر به دیگران در دوره صدارت، ه) اسناد و نوشته‌های گوناگون درباره امیرکبیر، 3. جلد سوم: «نوادرالامیر» و داستان‌های تاریخی درباره امیرکبیر.

چاپ نخست کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» نوشته استاد سیدعلی آل‌داود، اولین اثر از انتشارات «کتاب رایزن» است که در سری اسناد و متون تاریخی چاپ و با شمارگان هزار نسخه در اختیار پژوهندگان، محققان و صاحبان اندیشه قرار گرفت و با استقبال زیادی رو‌به‌رو شد.
منبع : ایبنا

داور شیخاوندی، استاد دانشگاه و مترجم در حال تالیف کتابی در رابطه با هویت ملی است.

شیخاوندی: هویت ملی در تعاریف سیاسی یک پدیده مدرنیسم است/ ویرایش جدیدی از «زایش‌ و خیزش‌ ملت‌» می‌آید

  
داور شیخاوندی، استاد دانشگاه و مترجم در حال تالیف کتابی در رابطه با هویت ملی است. وی می‌گوید: هویت ملی در تعاریف سیاسی یک پدیده مدرنیسم است و ملت را دارای حقوق و آگاهی می‌داند.
 
شیخاوندی: هویت ملی در تعاریف سیاسی یک پدیده مدرنیسم است/ ویرایش جدیدی از «زایش‌ و خیزش‌ ملت‌» می‌آید
 
دکتر داور شیخاوندی، استاد دانشگاه و مترجم درباره موضوع کتاب در دست انتشار خود به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: کتابی درباره هویت آماده انتشار دارم، این کتاب مجموعه مقاله‌ای است که بحث آن هویت فردی تا هویت ملی است.
 
وی افزود: در این کتاب دو مقاله در رابطه با زنان گنجانده شده است، زنانی که در جامعه تا پیش از دریافت شناسنامه جزو ملت به شمار نمی‌آمدند.
 
این مترجم ادامه داد: در بحث هویت جزو افرادی بودم که تقریبا 15 سال پیش این موضوع را مطرح کردم و در رسانه‌ها به اظهارنظر درباره آن پرداختم. ضمن اینکه معتقدم هویت ملی یک بحث تازه است که هنوز در جامعه ما جا نیفتاده است.
 
شیخاوندی اظهار کرد: هویت ملی در تعاریف سیاسی یک پدیده مدرنیسم است و ملت را دارای حقوق و آگاهی می‌داند. از طرفی موجودیت ملت وابسته به دو عامل دولت ملی و سرزمین معین است.
 
وی در رابطه با تفاوت دیدگاهش درباره بحث هویت با حمید اشرف مولف کتاب «هویت ایرانی» عنوان کرد: انتشار مقالات من تقریبا همزمان با مقالات اشرف بود. مقاله نخست در پاریس و بعدا در ایران منتشر شد و نظرات اشرف نیز در یک نشریه به چاپ رسید و اخیرا در ایران به صورت کتاب درآمده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به کتاب «زایش‌ و خیزش‌ ملت‌» گفت: کتاب‌ اثری‌ تحقیقی‌ است‌ درباره‌ «ملت‌شناسی‌»، «ملت‌سازی‌» و «زایش‌ و چالش‌ ملت‌ در بستر فرانسه‌» که‌ در ذیل‌ مدخل‌های‌ اصلی‌ مباحث خاستگاه‌ ملت‌، تحول‌ مفهوم‌ سیاسی‌ ملت‌، ترکیب‌ ملت‌ و... را نیز به‌ میان‌ کشیده‌ و بررسی‌ کرده‌ است‌.
 
شیخاوندی افزود: در حال آماده کردن این کتاب هستم تا آن‌را با ویرایشی جدید در آینده به چاپ برسانم. دلیل اقدام به ویرایش و چاپ آن به مناسبت فرار رسیدن دویستمین سالگرد انقلاب فرانسه است.
 
وی ادامه داد: سه دفتر این کتاب به انقلاب فرانسه می‌پردازد و تصمیم گرفتم قسمتی درباره مبحث جهانی شدن به آن اضافه کنم و رابطه جامعه مدنی و ملت و برعکس را بررسی کنم. متاسفانه برخی جامعه مدنی را به غلط ترجمه می‌کنند و باید اصطلاح جامعه قانون‌مند را بیاورند. حال چرا جامعه قانون‌مند نمی‌گوییم؟ زیرا قانون‌مندی از قانونگذاری می‌آید و این مربوط به نهادهای قانونگذار مانند مجلس شورای اسلامی است و جامعه این قوانین را اجرا می‌کند.
 
این مولف بیان کرد: در حوزه بین‌الدول، سیاستمداران به نام ملت خود حضور پیدا می‌کنند و به نوعی نماینده ملت هستند. طیفی از این ملت‌مداری، قانون‌مداری تابع آن است و حاکمیت در تمام جهان پس از خدا از ملت برمی‌خیزد اما بسیاری از کشورهای سوسیالیستی سابق تا آفریقایی قدرت فردی را نیز منسوب به ملت می‌دانند در حالی که آنها بیشتر قدرت فردی به کار می‌برند تا قدرت مردم.
 
شیخاوندی با اشاره به جامعه مدنی عنوان کرد: زمانی که از جامعه مدنی سخن می‌گوییم شهریت نیز در آن مطرح می‌شود. این به دلیل برخاستن قواعد و قوانین آن برای نخستین بار از یونان است که ساکن یک کشور را «شهروند» می‌گویند در حالی که باید «کشوروند» به کار ببرند. استدلال من به این دلیل است که در جامعه مدنی از اهالی یک کشور سخن می‌گوییم نه یک شهر. همان‌طور که ملت اهالی بالغ یک کشور را تشکیل می‌دهد. برای روشن شدن این مساله برای مثال نمی‌توانیم بگوییم دهاتی‌های شهروند ایران اما می‌توانیم عنوان کنیم دهاتی‌های کشوروند ایران.
منبع : ایبنا

«گزارشی از دربار ایران» حکایت نخستین سفیر بریتانیا به ایران است/ روابط جونز با فتحعلی‌شاه و عباس‌میر

«گزارشی از دربار ایران» حکایت نخستین سفیر بریتانیا به ایران است/ روابط جونز با فتحعلی‌شاه و عباس‌میرزا

  
سید عبدالحسین رئیس‌سادات، مترجم کتاب «گزارشی از دربار ایران» معتقد است که سرهرفورد بریجز جونز، نخستین سفیر بریتانیا نگاه مثبتی به مردم ایران دارد.
 
«گزارشی از دربار ایران» حکایت نخستین سفیر بریتانیا به ایران است/ روابط جونز با فتحعلی‌شاه و عباس‌میرزا
 
سید عبدالحسین رئیس‌سادات، مترجم کتاب «گزارشی از دربار ایران» به خبرنگارخبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: این اثر تالیف «سرهرفورد بریجز جونز» و تقریبا 205 سال پیش در بریتانیا منتشر شده است. غلامحسین زرگرنژاد، مدیرگروه تاریخ سابق دانشگاه تهران به من پیشنهاد داد این کتاب را که به بخشی از تاریخ زندیه (لطفعلی‌خان) و قاجار (دربار فتحعلی‌شاه) پرداخته به فارسی برگردانم.
 
وی افزود: این کتاب چند سال پیش برای چاپ به یک نشر فرستاده شد که متاسفانه با مشکلاتی مواجه شد اما بالاخره کتاب از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
 
این مترجم در رابطه با نوع نگاه جونز بریجز اظهار کرد: نخستین سفیر بریتانیا به ایران آمد. وی فردی بود که به شدت به دنبال منافع بریتانیا بود به طوری که معتقدم وی را وطن‌پرست باید دانست و نه حتی وطن‌دوست.
 
رئیس‌سادات اظهار کرد: جونز بریجز به دربار بریتانیا، پیشنهاد سفیر در سفارت ایران را می‌دهد. دربار نیز به دلیل سابقه خدمت در کمپانی هند شرقی پیشنهادش را می‌پذیرد. از طرفی وی در دوره‌ای نیز کارگزار کمپانی در بغداد بوده و با دربار زندیه بسیار مراوده داشته و به فارسی کاملا مسلط بوده است.

وی بیان کرد: نخستین سفیر بریتانیا با ورود به ایران تلاش می‌کند تا نمایندگان فرانسه در ایران را خارج کند که موفق به این امر نیز می‌شود. بنابراین وی نماینده مطلقی بوده که در رابطه با سیاست‌های بریتانیا در ایران تصمیم‌گیری می‌کند و مانع از بهبود رابطه ایران با روسیه است تا با این سیاست روابط بریتانیا را با ایران افزایش دهد. قرارداد فین‌کن اشتاین را بر هم می‌زند و خود از جانب بریتانیا قرارداد جدیدی را با دربار فتحعلی‌شاه امضاء می‌کند. از طرفی در زمانی که در تبریز سکونت دارد با عباس‌میرزا، ولیعهد روابطی برقرار کرده و کارهایی انجام می‌دهد.
 
این مترجم با اشاره به نوع نگاه جونز بریجز به ایران گفت: نخستین بریتانیایی نگاه مثبتی به ایران دارد و دلخور از دربار بریتانیا و افزایش روابط با عثمانی‌هاست زیرا وی عثمانی‌ها را افراد نالایقی می‌داند و تمایل دارد که بریتانیا روابط حسنه‌ای با ایران داشته باشد.
 
رئیس‌سادات افزود: جونز بریجز معتقد است که بریتانیا می‌تواند با افزایش روابط و معاهدات خود با ایران راه نفوذ روسیه و فرانسه به هند را ببندد.
 
وی ادامه داد: سفیر بریتانیا نگاه بسیار مثبتی به مردم ایران دارد و از طرف دیگر نگاه منفی به دربار ایران دارد و مشکلات جامعه ایران را از نالایقی حکومت برمی‌شمرد.
منبع : ایبنا

نتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی،و  انتشار مجموعه فهرست نسخ خطی

ا
انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی، به تازگی سه جلد از مجموعه فهرست نسخ خطی را منتشر کرده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جلد بیستم فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ایران، تالیف صدیقه سلطانی‌فر در 658 صفحه توسط انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، منتشر شد.
همچنین جلد بیست و هفتم این فهرست تالیف پروین متواری در 615 صفحه و جلد چهل و چهارم آن که تالیف هایده چیذری است در 574 صفحه، چاپ و روانه بازار نشر شد.
علاقمندان می توانند جهت اطلاع از نحوه تهيه كتاب، با شماره 81623277 (دفتر فروش انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی) تماس بگیرند.
منبع : کتابخانه ملی

فارسیان در برابر مغولان اثر دکتر عبدالرسول خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز

 

 
خیراندیش کتاب «سواحل خلیج فارس» را در دست انتشار دارد/ گزارش ماموران انگلیسی از جنوب ایران
 
 
کتاب «فارسیان در برابر مغولان» تالیف دکتر عبدالرسول خیراندیش، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز بیان‌کننده گوشه‌ای از تحولات عصر مغول و به نوعی فصلی از تاریخ فارس است.
 
آبادبوم «فارسیان در برابر مغولان» خیراندیش را منتشر کرد/ دلبستگی که ابواسحاق به شاهان ایران باستان داشت
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «فارسیان در برابر مغولان» تالیف دکتر عبدالرسول خیراندیش به بررسی واکنش فارس در برابر تهاجم مغولان به ایران پرداخته است.

کتاب در هشت فصل تنظیم شده که عناوین سرفصل‌های آن عبارتند از «فارس در آستانه هجوم مغولان به ایران»، «اتابک سعد اول؛ تلاش برای دور نگه داشتن فارس از جدال خوارزمشاهیان و مغولان»، «اتابک ابوبکر سعد؛ تلاش نافرجام برای ایستادگی در برابر مغولان»، «از سعد دوم تا سلجوق شاه؛ تلاش‌های نظامی در برابر قشون‌کشی مغولان به فارس»، «ابش خاتون؛ ناکامی در برابر تصرف دیوانی فارس توسط مغولان»، «حکومت مالیاتی خاندان طیبی؛ تلاش برای دور نگهداشتن فارس از مداخله مغولان»، «اینجویان؛ تلاش برای رهایی فارس از مداخله و سیطره مغولان» و «مظفریان؛ تهاجم و تسلط فارسیان بر مغول». همچنین در پایان کتاب صفحاتی به سخن پایانی، پیوست‌ها،فهرست منابع و نمایه منابع و نمایه‌نام‌ها اختصاص داده شده است.

فارسیان در برابر تهاجم مغولان چه واکنشی داشته‌اند؟

پشت جلد کتاب آمده است: «این کتاب بیش و پیش از هر چیز ساده‌انگارانه بودن قول به تسلیم فارسیان در برابر مغولان را به چالش می‌کشد و این کار را از رهگذر نشان دادن پیچیدگی شرایطی که تحولات تاریخی در آن رخ داده‌اند، انجام می‌دهد. در واقع فارس در طول سالیان حملات مغولان، توسط آنان به صورتی جدی تهدید نشد، بلکه فشار همسایگان فارس، پدیده‌ای موثر به شمار می‌آمد. نیز مغولان بیش از شمشیر، به نیروی قلم، یعنی از طریق تحولات دیوانی و حقیقی به اهداف خود برای بهره‌برداری اقتصادی از فارس اقدام کردند. هرچند فارسیان نیز با شمشیر و قلم مقابله نمودند، اما سرانجام رویارویی اصلی به عرصه‌ سیاست و فرهنگ کشیده شد که پیروز آن فارسیان بودند.»

مولف در «دیباچه» کتاب درباره انگیزه خود از تالیف اثر می‌نویسد: «برای نگارنده دو انگیزه توأمان سبب پرداختن به این پژوهش شده است: یکی عمل به وظیفه حرفه‌ای و دیگری علائق سرزمینی، با این حال تلاش برای ارائه پاسخی علمی به این پرسش که فارسیان در برابر مغولان چه واکنشی داشته‌اند و سرانجام آن چه بوده، بیشتر یک فعالیت پژوهشی بوده است؛ زیرا پیش از این و به صورتی مکرر پاسخی ساده و سطحی بدان داده شده بود.» (ص 17)

در سطوری از «مقدمه» کتاب آمده است: «اگرچه این پژوهش به دور از اندیشه دفاع از فارسیان در برابر «قول به اطاعت بدون مقاومت آنان از مغولان» نیست، اما پیش از آن درصدد است ساده‌انگارانه بودن چنین قولی را با نشان دادن پیچیدگی شرایطی که رخدادهای عصر مغول بر بستر آن پدیدار می‌شد، یادآور شود؛ به همین نحو نیز نباید منظور از فارسیان در عنوان این کتاب را با تلقی عجولانه‌ای از دارندگان یک نژاد (پارس) یا زبان (فارسی) همراه دانست. آنچه که در اینجا با عنوان فارسیان مورد خطاب قرار گرفته است، در قدم اول ساکنان سرزمین فارس (پارس) و در قدم دوم مدافعان آن را مدنظر دارد.» (ص 21)

استقرار دولت سلغریان و قدرت یافتن سعد زنگی
فصل نخست با عنوان «فارس در آستانه هجوم مغولان به ایران» شامل «حمله مغولان به ایران از شهر طراز»، «مغولان در جدال با خوارزمشاهیان»، «دولت‌ها و ارتش‌های ترک در عصر تهاجم مغولان»، «شکل‌گیری دولت و ایالت شبانکاره در شرق و جنوب فارس»، «ترکمانان سلجوقی و تشکیل دولت اتابکان در قسمتی از فارس با مرکزیت شیراز»، «زوال سیراف و تسلظ قیصریان، فرمانروایان کیش، بر سواحل و تجارت خلیج‌فارس»، «شول‌ها، متحدان اتابکان فارس در برابر ملوک لر»، «درگیری اتابکان فارس در نواحی مرکزی ایران»، «استقرار دولت سلغریان و قدرت یافتن سعد زنگی» و «توصیف سعدی شاعر از اوضاع فارس در اوایل جوانی خویش» است.

در همین قسمت در رابطه با وضعیت فارس و حدود این ایالت می‌خوانیم: «در دورانی که مغولان در عرصه سیاست و اقتصاد نواحی داخلی آسیا تأثیرگذار می‌شدند، فارس به فرمانروایی اتابک سعد زنگی دارای موقعیت و شرایط باثباتی شده بود. کشمکش‌های درونی خاندان سلغری که در پی جدایی هرچند بیشتر از دولت سلجوقیان به وجود آمده بود، سال‌های متمادی نابسامانی را به دنبال داشت. خشکسالی، قحطی و بیماری نیز بر این نابسامانی‌ها می‌افزود. در چنین شرایطی فارس با مرکزیت شیراز به دلیل پیدایی دولت شبانکارگان دیگر قسمت‌هایی شرق تا جنوب فارس را دارا نبود.» (ص 51)

قدرت گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه در خراسان بزرگ  

«اتابک سعد اول؛ تلاش برای دور نگه داشتن فارس از جدال خوارزمشاهیان و مغولان» عنوان فصل دوم است. در این صفحات مطالبی چون «مداخله اتابک سعد در اصفهان به امید تسلط بر آن شهر»، «جدال عباسیان، سلغریان و خوارزمشاهیان بر سر عراق عجم»، «آغاز جدال خوارزمشاهیان با مغولان»، «حمله مغولان و شکست خوارزمشاهیان»، «سقوط شهرهای ورارود و توصیه خوارزمشاه به تسلیم»، «اتابک سعد در بازگشت به شیراز»، «اتابک سعد، سلطان محمد را در باربر مغول تنها می‌گذارد...»، «رویارویی اتابک سعد با رکن الدین خوارزمشاه بر سر اصفهان»، «حمله غیاث الدین خوارزمشاه به فارس در سال 621ه.ق»، «پیوستن اتابک سعد به جلال‌الدین خوارزمشاه، قهرمان مبارزه با مغولان»، «جنگ اتابک سعد با قطب الدین شبانکاره و خرابی شدید فارس» و «اقدامات اداری و عمرانی سعد زنگی» در فصل دوم گنجانده شده است.

خیراندیش با اشاره به صدمات وارد آمده بر فارس آورده است: «دوره بیست و سه ساله فرمانروایی سعد زنگی بر فارس، به دور و برکنار از برآمدن دولت چنگیزخان در مغولستان بود. اما در همان دوران که سلطان محمد خوارزمشاه نیز در خراسان بزرگ قدرت می‌گرفت. توسعه قلمرو او که از یک سو به سمت ترکستان (و مغولستان) و به طرف داخله ایران (و از جمله فارس) بود، موجب شد تا سرانجام با واسطه خوارزمشاهیان، فارسی نیز با مغولان سروکار بیابد. با این حال در دوره سعد زنگی، فقط خبر مغولان به فارس می‌رسید و صدمه‌ای توسط آنان ندید. اما از جانب خوارزمی‌ها که در برابر مغول به داخله ایران عقب می‌نشستند صدمات فراوان بر فارس وارد شد.» (ص 63)

رونق علوم ادبی در عصر اتابکان سلغری فارس

فصل سوم «اتابک ابوبکر سعد؛ تلاش نافرجام برای ایستادگی در برابر مغولان» مطالب متنوعی را دربرمی‌گیرد از جمله برخی از عناوین آن شامل «فرمانروایی اتابک ابوبکر در فارس و جنگ با مغولان...»، «رویگردانی مردم آذربایجان از خوارزمشاهیان»، «آخرین روزهای زندگی جلال‌الدین با ملکه پارس»، «قبول اطاعت اتابکان یزد از مغولان»، «تدبیر شبانکارگان در مقابل مغولان و موفقیت موقتی آنها»، «رونق علوم ادبی در عصر اتابکان سلغری فارس»، «تاسف سعدی از واقعه بغداد و در عین حال تائید اقدام اتابک فارس در همراهی با مغولان» و «اوضاع اداری و عمرانی فارس در دوره اواسط قرن هفتم» را دربردارد.

در سطوری از این مجال درباره تلاش ابوبکر سعد در رشد فرهنگ و تداوم تمدن ایرانی می‌خوانیم: «فارس به دلیل جلب توجه همگان آوازه‌ای بلندتر را دارا شد، حال آنکه نه پیش قدم این تسلیم شدن‌ها به شمار می‌آمد و نه در دفاع در برابر مغولان کوتاهی کرده بود؛ شاید شرایط امن و آبادانی روزگار ابوبکر سعد در فارس که در ایران آن روز کم‌نظیر بود و نیز اقدام او که موجب حفظ مهم‌ترین قسمت آباد و امن کشور و در نتیجه رشد فرهنگ و تداوم تمدن ایرانی شد، چنین آوازه‌ای را به دنبال آورده باشد. این دوران که به حذف عباسیان انجامید، توأم با رویگردانی عمومی حکومت‌های نواحی مختلف ایران از آنان و قبول اطاعت مغولان بود. شمار قابل توجه دانشمندان و سخن‌سرایان و فراوانی اقدامات عمرانی و توسعه قلمرو دریایی ایجاب می‌کرد که اهمیت و آوازه فارس این دوران بدین دلایل باشد.» (ص 66)

پایان کار سلجوق شاه و سرنوشت دختران او

«از سعد دوم تا سلجوق شاه؛ تلاش‌های نظامی در برابر قشون‌کشی مغولان به فارس» در فصل چهارم بررسی شده است. در این فصل به «عزل و قتل ملک قطب الدین شبانکاره»، «به قدرت رسیدن نظام الدین حسن شبانکاره»، «زوال حکومت فارس با مرگ اتابک ابویکر»، «افزایش نفوذ مغولان در شیراز با کمک ترکان خاتون یزدی»، «قیام سلجوق شاه و کشتار مغولان در شیراز به سال 661 ه»، «جنگ شبانکارگان با سلجوق شاه و عقب نشینی او به کازرون‌ها»، «عزیمت سلجوق شاه به ساحل شیف و کشتن شحنه دشستان»، «رسیدن لشکر مغول به فارس و چگونگی نجات شیراز از قتل عام کازرونی‌ها»، «پایان کار سلجوق شاه و قتل عام کازرونی‌ها»، «پایان کار سلجوق شاه و سرنوشت دختران او»، «شورش قاضی شرف الدین در فارس علیه مغولان و قتل او» و «انصراف مجدد هلاکوخان از کشتار مردم شیراز» اشاره شده است.

مولف در شرح وضعیت فارس پس درگذشت اتابک ابوبکر می‌نویسد: «در سال 659 ه. همراه با چند حادثه تأثیرگذار در تاریخ فارس بود چنانکه آغاز یک دوره دیگر درتاریخ آن به شمار می‌آید. در این سال ملک مظفرالدین شبانکاره در جنگ با مغولان کشته شد و آن ایالت نیز تابع مغول گردید. اتابک ابوبکر هم درگذشت. به فاصله پانزده روز پس از آن پسر و جانشین وی اتابک سعد (دوم) نیز رخ در نقاب خاک کشید و این موجب شد اوضاع حکومت و حکمرانی در فارس دچار تغییر شود. در هر دو ایالت فارس شبانکاره و فارس شیراز افرادی فاقد تجربه و حتی سن لازم برای حکومت به قدرت رسیدند. اشخاص با تجربه دیوانسالار یا لشکری نیز کم‌کم جای خود را به کسان دیگر دادند.» (ص 97)

محبوبیت ابش خاتون، فرمانروایی سلغریان در فارس 

«ابش خاتون؛ ناکامی در برابر تصرف دیوانی فارس توسط مغولان» فصل پنجم را به خود اختصاص داده است. در این میان بعضی موضوعاتی مانند «توصیف مارکوپلو از هرموز»، «عزیمت ابش خاتون به اردو و ازدواج با منکو تیمور و جهیزیه عروس فارس»، «نامه سعدی به شمس‌الدین تازیکو»، «قاضی بیضاوی و اندیشه‌های او درباره کشورداری و عدالت»، «اوضاع شیراز و نامه صاحب دیوان به  بزرگان آن شهر»، «حکومت مجدالدین رومی بر فارس (شیراز)»، «خشکسالی و قحطی و هجوم ملخ به فارس در دهه 680 ه» و «اجاره دادن مالیات فارس به جمال‌الدین طیبی» مورد توجه قرار گرفته است.»

در برگ‌هایی از این فصل درباره حکومت ابش خاتون و حفظ موقعیت فارس آمده است: «از سال 662 تا 682 هـ فرمانروایی فارس به نام اتابک ابش خاتون دختر سعد بن ابوبکر بود. مدت فرمانروایی او را بیست و گاهی بیست و دو سال نوشته‌اند. با توجه به اینکه چهار سال گذشته تاریخ فارس در بردارنده حکمرانی‌ها و آشوب‌های متعدد بود، ایام فرمانروایی ابش خاتون از نظر سول زمان قابل توجه است. هرچند فارس اوضاعی بسیار متلاطم داشت؛ هجوم‌های مکرر راهزنان مغول، کشمکش میان سران دولت سلغری و مداخلات مداوم امیران و وزیران دولت ایلخانی علت این تلاطم اوضاع به شمار می‌آید. با همه این احوال، ابش خاتون فرمانروایی سلغریان و موقعیت فارسیان را حفظ کرد. به همین جهت در زمان حیات خود محبوبیتی خاص داشته است. او برای کسب اقتدا لازم تلاش‌هایی نیز داشت. اما به اندازه‌ ترکان خاتون کرمانی که در همین دوران فرمانروایی می‌کرد موفق نبود.» (ص 109)

احداث مدرسه‌ای به نام شاهی در شیراز 

فصل ششم با نام «حکومت مالیاتی خاندان طیبی؛ تلاش برای دور نگهداشتن فارس از مداخله مغولان» است که بعضی عناوین آن مانند «آخرین ظلم‌های ارغون خان به مردم فارس ...»، «تغییرات موقت در دیوان‌سالاری»، «رواج پول کاغذی در شیراز»، «کردوچین، دختر ابش خاتون، پادشاه کرمان 694»، «ملک جمال‌الدین و تجارت مروارید در خلیج‌فارس»، «طاس عدالت» و درخت عروس مستان در شیراز»، «حکومت سلطان خاتون در فارس» و «شروع مداخله مغولان چوپانی در فارس» است.

نقش زنان در دربار الجایتو در این سطور مورد توجه قرار گرفته است که در این مجال می‌خوانیم: «در سال 717 هـ وقتی که الجایتو درگذشت، کردوچین، دختر ابش خاتون، در دربار بسر می‌برد. او بلافاصله قاصدی به خراسان فرستاد و به ابوسعید خبر داد. همچنین کردوچین زنان حرم الجاتیو را تسلی و دلداری داد. به پاس این خدمات ابوسعید در سال 719 هـ فرمان حکومت فارس را به نام کردوچین نوشت، او نیز اقدام به نصب عمال دیوانی و احداث مدرسه‌ای به نام شاهی در شیراز کرد. این مدرسه زیبا و مجلل، مجهز به امکانات لازم از جمله ساعتی (آفتابی) بود. همچنین باغی در مجاورت آن و نزدیک به سرای اتابکان ساخت که از نظر زیبایی و طراوت کم نظیر بوده است.» (ص 152)

انعکاس شرایط تاریخی در ساقی‌نامه حافظ

«اینجویان؛ تلاش برای رهایی فارس از مداخله و سیطره مغولان» فصل هفتم را شامل می‌شود و «اینجو»، پدیده‌ای در حال گسترش در فارس عصر مفول»، «پایان مداخله مغولان در فارس»، «انعکاس شرایط تاریخی در ساقی‌نامه حافظ»، «روایت ابن بطوطه مراکشی از چگونگی قیام مردم شیراز»، «اوصاف شیخ ابواسحاق اینجو» و «قاضی مجدالدین فالی و مقام و موقعیت او در شیراز» برخی موضوعات مطرح شده در آن را دربرمی‌گیرد.

خیراندیش با اشاره به انعکاس شرایط تاریخی شیراز در «ساقی‌نامه» حافظ می‌نویسد: «در تمامی حوادثی که طی این سال‌ها، یعنی از مرگ ابوسعید در 736 هـ ق تا پایان مداخله مغولان در 743ه.ق در فارس رخ داد، حافظ، غزل‌سرای نامی ناظر اوضاع و احوال شیراز بوده و جانب خاندان اینجو را داشته است. حافظ، ساقی‌نامه بسیار مشهوری دارد که می‌توان از آن تحولی را که در فارسی رخ داده است در نظر آورد؛ زیرا همچنانکه مغولان چوپانی که همان تورانیان بوده‌اند از فارس رانده شدند، ابواسحاق به شاهان ایران باستان علاقه‌ای خاص از خود نشان داد.» (ص 168)

درک موقعیت کلیدی کرمان برای تجارت خلیج‌فارس

فصل هشتم «مظفریان؛ تهاجم و تسلط فارسیان بر مغول» را بررسی کرده و در این میان موضوعاتی چون «برآمدن مظفریان از یزد»، «سرکوب مغولان نکودری توسط مظفریان»، «شمس الدین صاین و نقشی که در تحولات این دوره داشت»، «مظفریان و مغولان اوغان و جرمان»، «بیعت امیر مبارزالدین با نماینده خلیفه عباسی»، «مظفریان، فرمانروای فارس»، «سرکوب مغولان هزاره شادی» و «تسلط فارسیان بر مغولان» را در آن گنجانده است.

درباره وضعیت امنیت راه‌ها و توسعه تجارت در فارس دوره مغول آمده است: «مظفریان برای رسیدن به قدرت در نیمه جنوبی ایران راهی طولانی پرتکاپو را طی کردند. در این راه بیش و پیش از هر اقدامی، تلاش مجدانه آنان در برقراری امنیت راه‌ها و کمک به توسعه تجارت واجد اهمیت است؛ اقدامی که دولت ایلخانان هیچگاه نتوانست آنرا انجام دهد. به دنبال آن مظفریان با درک موقعیت کلیدی کرمان برای تجارت خلیج‌فارس و ثروتی که از آن حاصل می‌شد، نیروی اصلی خود را صرف حفظ آن کردند. در این راه آنان می‌بایست مغولان اوغان و جرمان در گرمسیرات کرمان را مطیع می‌سازند که چنین نیز شد.» (ص 177)

در سخن پایانی نیز آمده است: «جستجوی حقیقت انسانی بدون وابستگی به رنگ و قبیله از یک سو موجب پیوند یافتن این اندیشمندان با تاریخی برآمده از گذشته‌های باستانی به قدمت تاریخ ایران و در واقع تاریخ انسان بود و از سوی دیگر موجب جاودانگی اندیشه‌هایشان در زمان‌هایی شد که طی قرن‌ها متوالی بعد فرا رسیدند. چنین ظرفیت انسانی، توان فرهنگ و جامعه‌ فارس برای پذیرش عناصر فرهنگی قدیم و جدیدی را فراهم آورد، که در این مرحله بدان رسیده بود و در مرحله‌ای دیگر همزیستی و هم‌نشینی آنها را ممکن می‌ساخت، زیرا بدین باور رسیده بود که «بنی آدم اعضای یکدیگرند.»

کتاب «فارسیان در برابر مغولان» تالیف دکتر عبدالرسول خیراندیش در 243 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 25 تومان به کوشش انتشارات آبادبوم روانه بازار کتاب شده است.
منبع : ایبنا