تاریخ ایران در میان انبوه درس‌ها گم شده است

نشست «علوم سیاسی و مسائل عمومی ایران» برگزار شد

نشست «علوم سیاسی و مسائل عمومی ایران» برگزار می‌شود

حمید احمدی گفت: دانشجویان علوم سیاسی باید تاریخ کامل ایران را بدانند تا بتوانند درباره مسائل ایران تحقیق و پژوهش کنند. نگاهی به برنامه درسی کارشناسی علوم سیاسی حاکی از آن است که در سیر بازسازی رشته علوم انسانی انبوهی از بحث‌های درس‌هایی که برای علوم سیاسی به ویژه در بخش عمومی قرار دارند، جایی برای تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام نیست و ایران در میان آنها گم شده است!

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «علوم سیاسی و مسائل عمومی ایران» به مناسبت هشتمین همایش روز ملی علوم اجتماعی گرامیداشت دکتر غلامحسین صدیقی با سخنرانی دکتر حمید احمدی، عضو هیات علمی گروه سیاسی دانشگاه تهران با موضوع «چرخش نظری علوم سیاسی»، دکتر محسن خلیلی، عضو هیات علمی گروه سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان»، دکتر ابو الفضل دلاوری «علوم سیاسی و عرصه عمومی در ایران امروز»، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، عضو هیات علمی گروه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی «سیاست و فلسفه عملی» و دکتر مجید وحید، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران «ایضاح علم سیاستگذاری عمومی بر وضع دولت ایران معاصر» پنجشنبه 18 آذرماه برگزار شد. 

حمید احمدی گفت: تاریخ یک جامعه برای پی‌بردن مسائلی که در آن گذشته، سیر و تحولاتی که از سر گذرانده است، بسیار اهمیت دارد و دانشجویان علوم سیاسی باید این تاریخ را بدانند تا بتوانند درباره مسائل ایران تحقیق و پژوهش کنند. نگاهی به برنامه درسی کارشناسی علوم سیاسی سال 96 حاکی از آن است که در سیر بازسازی رشته علوم انسانی انبوهی از بحث‌ درس‌هایی که برای علوم سیاسی به ویژه در بخش عمومی قرار دارند، جایی برای تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام نیست و ایران در میان آنها گم شده است: «تاریخ تمدن اسلامی»، «تاریخ صدر اسلام»، «تاریخ امامت»، «تفسیر موضوعی قرآن»، «تفسیر موضوعی نهج‌البلاغه»، «اخلاق و سیاست»، «فلسفه اخلاق»، «نظریه عرفان عملی اسلام»، «عرفان عملی اسلامی»! نمی‌دانم مولوی و عطار هم چنین مطالبی را می‌خواندند یا نه؟!

او افزود: به نمونه درس‌هایی که برشمردم نگاه کنید همه درس‌ها جنبه دینی دارد یا فراملی. بعد بحث‌های نظری و انواع و اقسام تاریخ که هیچ چیز در آن نمی‌بینیم جز سه چهار واحد که مربوط به تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران است در چنین درس‌هایی نیز وقتی استادان شروع به تدریس می‌کنند به جای بیان سیر و تحولات تاریخی، ارائه نظریه و طرح دیدگاه‌های مختلف تنها به بیان نظریه‌ای اکتفا می‌کنند. حالا نگاهی به درس‌های دکتری علوم سیاسی و روابط بین‌الملل بکنیم؛ «نظریه‌های امنیت» درسی که در سطح آمریکای شمالی هم ندیدیم که فردی روابط بین‌الملل چنین درسی بخواند که اکنون در علوم سیاسی ما جای دادند! «نظریه‌ها و الگوهای پیش فرض توسعه»، «نظریه‌ها اجتماعی و ...» و ... انواع و اقسام نظریه‌های مختلف که دانشجوی علوم سیاسی را سردرگم می‌کند.

استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: در حالی که دانشجو باید با پیشینه کشورش آشنا شود تا بعدا بداند می‌خواهد با توجه به تاریخی که داشته چه بکند. با انبوهی از بحث‌های نظریه‌‌ای و تکرار داده‌های مکرر مواجه می‌شود که آخر سر هم آن پایان‌نامه‌ها بیرون می‌آید که بی سر و ته و آشفته است. همچنین قبلا درسی به نام «سیاست و حکومت در خارومیانه» بود که آن را به یک درسی اختیاری تغییر دادند با نام «تحولات شرق و غرب آسیا» به جای آن تئوری‌های امنیت و ... آوردند در حالی که می‌دانیم تمام مشکلات ایران به دلیل جایگاهش در منطقه است و سیاست‌های در منطقه.

احمدی با اشاره به وضعیت پایان‌نامه‌های دانشجویی گفت: اکنون در پایان‌نامه‌های دانشجویی باید یک بحث درباره چارچوب نظری وجود داشته باشد و این چارچوب نظری را طبق مدلی از یک نظریه‌پرداز پیدا کنند که این مدل می‌تواند تابع یک موج باشد... به هر حال بحث‌های ملال‌آوری در پایان‌نامه‌های دانشجویی وجود دارد که تکیه اساسی‌ بر مباحث نظری است. البته باید قبل از این تاکید می‌کردم که نظریه‌پردازی امر بسیار مهمی است و کسانی چون هابرماس، فوکو، فرکلاف و ... افراد بزرگ و بسیار مهمی هستند که نظریه‌پردازی را از طریق مشاهدات میدانی و مطالعات دقیق تاریخی شروع کردند.

او افزود: والرشتاین یک‌شبه درباره نظام جهانی نظریه ننوشت. او مدت زیادی کتاب‌های بسیاری را خواند و وقتی تاریخ اروپا در دستش چون موم شد، شروع به نظریه‌پردازی کرد. در ایران هم کتاب «مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی» جان فوران را با کتاب‌های نویسندگان ما و پایان‌نامه‌های دانشجویی مقایسه کنید؛ در ایران یک دوم پایان‌نامه گاهی دو سوم آن بحث‌های نظری و تئوری است در پایان هم نگاهی هم به ایران دارند تا جایی که فقط توضیح متغیرها را می‌دهند بعد هم تمام می‌شود و اصل قضیه بر جا می‌ماند انگار که فراموش می‌شود!

جنگ مفاهیم انتزاعی در فلسفه سیاسی
محمدجواد غلامرضا کاشی گفت: ملالی که طرح نظریه‌ها در دانشگاه ایجاد کرده، معمولا از مقصران آن فلسفه و اندیشه سیاسی است؛ یعنی دانشجو به جای این‌که مسائل ایران را تحلیل کند، یک روز فوکو، یک روز هابرماس، سه روز بعد ... هر چه فیلسوفان جدیدتر معمولا بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرند و ما با جنگ یکسری مفاهیم انتزاعی مواجه می‌شویم؛ یکی از فوکو دفاع می‌کند، دیگری از آرنت و این دعوا معلوم نیست به مساله اینجا و اکنون ما چه ارتباطی دارد؟!

او افزود: این مسائل بحثی را به وجود آورده که دکتر احمدی رحم کرد به فلسفه سیاسی و به آن اشاره نکرد، اما مراتب فلسفه سیاسی از این حیث متهم است و به این صورت که بحثی در دانشگاه‌ها راه افتاده که ما از این بحث‌های نظری بگذریم و به بحث‌های کاربردی بپردازیم. در این میان باز هم آن اتفاق می‌افتد یعنی یکسری نظریه‌ها را مثلا در مسائل ایران به کار می‌برند و معلوم نیست چه چیزی از آن در می‌اید؟

استاد دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: البته دکتر خلیلی اشاره کرد در این میان کسانی هم از دانش بومی دفاع می‌کنند به این معنا که ما مسائل ایران را با نگاه خودمان حل کنیم اما باز هم همین کار را می‌کنند به شکلی که می‌گویند به جای این‌که از فوکو یا فرکلاف شروع کنیم از نظرات ملاصدرا بهره بگیریم. همه این نوع نگاه‌ها از این حیث مشترکند که شما از یکسری مباحث نظری عام پایین می‌آیید و از آنها انگار پرتوهایی می‌افکنید و می‌خواهید مباحث را به شکلی نشان دهید که انگار ایران را شناختید در صورتی که شما فقط یک نظریه را تکرار کردید! اصلا مهم نیست این نظریه از کجا درآمده است؟!

غلامرضا کاشی با دفاع از اندیشه سیاسی گفت: میان نگاه تئوری و کاربردی یک نوع فلسفه سیاسی عملی که اتفاقا در دهه‌های اخیر (از اواخر قرن بیستم) موضوعیت پیدا کرد و در قرن بیست و یکم خیلی گسترده مطرح می‌شود؛ به این معنا که قرار نیست برای بررسی یک موضوع از یک افق کلان نظری شروع کرد، بلکه باید از پرسش‌ها و مساله‌های ملموس عینی سوژه‌های زنده تجربی به دست آورید که در میدان عمل با آن مواجه هستید. یک دلایلی که ما در دانشگاه‌ها حرف نظری می‌زنیم این است چون کسی به حرف ما گوش نمی‌کند! 

او افزود: نگاه به مسائل امروز با هیچ افق و باور نظری در فلسفه سیاسی آغاز نمی‌شود، بلکه با پرسش‌ها، دغدغه‌ها، ابهامات، مردم سوژه‌های حاضر در صحنه سیاست مواجه هستند، اندیشمند سیاسی همین پرسش‌ها را می‌گیرد، ابهاماتش را باز می‌کند و سعی دارد به آنها جواب بدهد. بنابراین اندیشمند حوزه فلسفه سیاسی که در ایران سخن می‌گوید با متفکر سیاسی که در فرانسه، آلمان، عراق و حتی افغانستان حرف می‌زند چه بسا متفاوت است. اما باید دریابیم عموم مردم با چه پرسش‌هایی مواجه هستند؟ بعد تلاش کنیم به این پرسش‌ها بعد نظری دهیم با هدف این‌که ابهامی را بگشاییم، سدی را برداریم و دردی را درمان کنیم. 

ذات علوم سیاسی انتقادی است
محسن خلیلی با اشاره به وضعیت رشته علوم سیاسی در ایران گفت: وضعیت علوم سیاسی در ذهن من سوار بودن بر الاکلنگ بود و نبود است، یعنی نه می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد نه می‌توان کاملا به آن پر و بال داد نه پروازش. به عبارتی علوم سیاسی ذاتا یک رشته انتقادی است خلاف آن‌که گفته می‌شود که رشته علوم سیاسی به تثبیت کمک می‌کند نه چنین نیست ابتدا به انتقاد دست می‌زند و پس از آن است که به تثبیت کمک می‌کند. 

او افزود: اما اتفاق خیلی جالبی که رخ داده که در بخشی از کتاب خودم «بایسته‌های بازنگری در علوم سیاسی» هم به این موضوعات اشاره کردم. کلماتی که امروزه درباره رشته ما به کار می‌رود خیلی کلمات منفی است مثلا از بازار کار، اشتغال، درآمد و خیلی از مسائل بیرون می‌آیند که اهمیت عجیبی دارد اما خود رشته علوم سیاسی در ایران احساس می‌شود که شالوده آن از بین رفته است! به یک حالتی رقیب پیدا کرده، رقبایی که خیلی قدر هستند و این رقبای قدر باعث می‌شوند که علوم سیاسی از آن ویژگی که دارد، بیفتد. 

استاد دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در ابتدای بحث اشاره کردم به صورت مفروض که علوم سیاسی رقیب پیدا کرده و این رقبا باعث شدند که امروز علوم سیاسی از ذات خودش یعنی ابتدا انتقادی و پس از آن تثبیت جدا شود و آرام آرام به رشته‌ای تبدیل شود که هیچ حرفی برای گفتن ندارد. به نظر می‌رسد این فضای خطرناک یک تناقضی را در رشته علوم سیاسی ایجاد کرده و باعث شد که دیگران هم به علوم سیاسی به همین ترتیب نگاه کنند؛ یعنی یک رشته پرتناقض که اصلا چرا دانشجو اقدام به درس خواندن در چنین رشته‌ای می‌کند. من احساس کردم رقبایی که علوم سیاسی دارد آرام آرام آن را کنار می‌زنند و هدف آنها کنار گذاشتن ذات این رشته است؛ چون ذات این رشته توجیحه‌گر و آرام نیست. 

به آینده علوم سیاسی خوش‌بینم
ابوالفضل دلاوری، در ادامه این نشست با ابراز خوش‌بینی به آینده علوم سیاسی و علوم اجتماعی گفت: به دو دلیل به وضعیت این دو رشته در آینده خوش‌بین هستم و نگرانی ندارم؛ نخست دلیل منطقی بعد دلایل تجربی. درباره دلیل منطقی خوش‌بینی به آینده علوم سیاسی باید بگویم علوم سیاسی همیشه علوم دوره‌های بحران بوده از بدو تاسیس آن در دوران باستان لاجرم از بحران سر برآورده است. 

او افزود: در جهان به این شکل بوده است در ایران نیز همین طور. درست است که رشته علوم سیاسی در ایران صد و اندی عمر دارد اما به شکل یک رشته بوده نه علم سیاست. به نظرم نطفه‌های علم سیاست در دهه 1340 شکل می‌گیرد و ما شاهد اندیشیدن و پژوهیدن هر چند بسیار محدود اما جدی به مسائل ایران یا امر سیاسی به طور کلی هستیم. در نیمه دوم دهه 1340 شاهد کارهای اصیلی چه در آموزش چه در پژوهش هستیم.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: به نظرم بعد از انقلاب علوم سیاسی دچار یک وقفه در رشد خود می‌شود اما در دهه دوم علوم سیاسی ایرانی به معنای خاص و اندیشیده شده و پروبلماتیک خود شروع به پیدایش می‌کند، دلیلش هم روشن است مساله همان بحران است کمااینکه در دهه چهل نیز به رغم تحولات مثبت اقتصادی و در برخی بخش‌های اجتماعی شاهد بحران سیاسی در ایران هستیم و اندیشمندان، پژوهشگران معدود عرصه سیاست و علوم سیاسی وارد کار می‌شوند. 

نیاز به پژوهش درباره دولت ایرانی
مجید وحید گفت: با توجه به همه تحولات دولت که در خاستگاه اصلی آن برشمردم اکنون پرسشی که مطرح می‌شود ایران کجاست؟ یعنی کدام یک از عناصر تعریف دولت در ایران وجود دارد؛ دیگر این‌که منطق دولت در ایران یا منطق و مصالح عمومی هست یا نه؟ اگر این را بپذیریم آن وقت باید دریابیم در آن سیر از پیشرفت غرب که دولت در خاستگاه خودش داشته، ایران کجاست؟

او افزود: اگر تفاوتی باشد آن وقت می‌توان فهمید چه‌طور دولت در شماری از کشورها از جمله دولت ژاپن بسیار کارآمدتر از دولت ایران است، چون دولت ژاپن همه این ساز و کارها را حتی سخت‌تر طی کرده اما دولت ایران در جایگاه دیگری است. آن وقت اگر در ایران صحبت از دولت خدمتگزار بکنیم آن وقت باید این خدمتگزار را بین حدود گیومه قرار دهیم. من معتقدم باید مطالعات زیادی درباره دولت ایران انجام شود. چنان‌که ماشاء‌الله آجودانی کتاب خوبی به نام «مشروطه ایرانی» دارد که این نام درست است؛ اما درباره دولت ایران هم باید کتاب مفصلی نوشته تا مشخص شود این دولت چگونه است؟ چه آثار مثبت و غیرمثبتی در ایران داشته است. لازم به توجه است که ما دولت را وارد ایران کردیم و یک پدیده وارداتی است.

ارسال بیش از 50 مقاله به همایش «میراث مشترک ایران و هند»

ارسال بیش از 50 مقاله به همایش «میراث مشترک ایران و هند»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، فرزانه اعظم لطفی دبیر علمی بخش هند همایش بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» با اشاره به هدف برگزاری این همایش گفت: نسخه‌های خطی پشتوانه فرهنگی و گنجینه‌هایی هستند که می‌توان از آن به عنوان تاریخ علم و ارزش های هنر یک کشور یاد کرد.

دبیر علمی بخش هند همایش بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» افزود: ایران و هندوستان دارای نسخه‌های خطی بسیار زیادی هستند که به دلیل شرایطی که در طول تاریخ در ایران به وجود آمده برخی از نسخه از ایران خارج شده و به هندوستان رفته است. هندوستان یکی از کشورهای است که بزرگترین جایگاه را برای نگهداری اسناد و نسخه‌های نفیس و ارزشمند داراست.

لطفی ادامه داد: در کشور هندوستان نسخه‌های ارزشمند از ایران وجود دارد که به پشتوانه محکم علمی گذشتگان در آنجا محفوظ است و نگهداری می‌شود. اما داشتن چنین گنجینه ای بدون تحقیق و تفحص و پیشبرد امور علمی کاربردی نیست.

دبیر علمی همایش بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» ادامه داد: امروز نسخه‌های خطی زیادی در کتابخانه‌ها محصور مانده که به واسطه برگزاری چنین همایشی به محققان وپژوهشگران یادآور می‌شویم تا برای انجام فعالیت‌های علمی از ظرفیت‌های علمی و گنجینه‌های ارزشمند ملی بهره ببرند.

لطفی افزود: با توجه به تخصصی بودن این همایش، از کشورهای هندوستان و پاکستان مقاله‌های بیشتری ارسال شده است، زیرا موضوع اصلی همایش درباره میراث مشترک ایران و هند است؛ البته تعداد مشارکت‌کنندگان محققان ایرانی نیز قابل توجه است.

عضو هیات علمی دانشکده زبان و ادبیات خارجی دانشگاه تهران گفت: در این همایش بین‌المللی، محققانی از حوزه مطالعات زبان سانسکریت از دانشگاه بنارس که از دانشگاه‌های قدیمی کشور هندوستان است؛ شرکت کرده‌اند. این افراد به طور ویژه درباره نسخه‌های خطی کار کرده‌اند که بخشی به زبان سانسکریت و بخشی به زبان فارسی است که در قرن چهاردم و پانزدهم میلادی ترجمه شده است.

لطفی گفت: زبان فارسی بیش از 800 سال زبان رسمی و اداری هندوستان بوده است و نسخه‌های خطی که در کتابخانه‌ها و مرکز اسناد این کشور نگهداری می‌شود بالغ بر هزاران نسخه را دربر می‌گیرد. نسخه‌های خطی به صورت نسخه‌های مرکب و دست‌نویس هستند که از ارزش علمی زیادی برخوردارند و علوم مختلف شامل را شامل می‌شود. در این بین نسخه‌های خطی علوم حدیث، علوم فقه، اصول، کلام، نجوم، ریاضیات، موسیقی، پزشکی، خطاطی و حتی کشاورزی، فیزیک و شیمی وجود دارد که مبین این مطلب است که دانشمندان ایرانی از ظرفیت بالایی برای پیشبرد امور و حصول دستاوردهای مطلوب برخوردار هستند.

دبیر علمی همایش بخش هند بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» ادامه داد: نسخه‌های خطی به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می‌شوند که نسخه‌های خطی روی کاغذ، قلم، شکل و شمایل خط، نمونه‌های خوش نویسی، اجزای مادی مانند تهذیب مورد توجه محققان و پژوهشگران است.

لطفی اظهار داشت: بخش کمیسیون ملی نسخه‌های خطی هندوستان از موسسات فعال در حوزه نگهداری نسخ خطی است. همچنین یکی از مکان‌های مهم نگهداری نسخه‌های خطی در شهر کلکته واقع شده است. در سال 1857 میلادی که دانشگاه کلکته تاسیس شد، شمارش نسخه‌های خطی کلکته بیش از 42 هزار نسخه بود که در میان آن نسخه‌هایی به زبان فارسی، عربی، بنگالی و زبان های محلی هندوستان کشف شده است که همه این نسخه‌ها دارای تذهیب‌های طلایی و نقره‌ای هستند و نقاشی‌های بسیار خاص دارند.

دبیرعلمی همایش بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» گفت: نسخه‌های خطی برای هر محقق و پژوهشگری که در حوزه مطالعات تطبیقی و به خصوص مطالعات هندشناسی کار می کنند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

لطفی گفت: انستیتوی مطالعات شرق شناسی در هندوستان نیز از نسخه‌های خطی نگهداری می‌کنند. این مرکز در سال 1917 تاسیس شد که در آن زمان حدود 20 هزار نسخه خطی در حوزه هایی چون مطالعات فلسفه، پزشکی، تاریخی، ادبیات، مذهبی و موسیقی در این مرکز حفاظت شد و حداقل 50 درصد از این نسخ، مربوط به مطالعات زبان فارسی است.

وی اضافه کرد: بسیاری از گنجینه‌های ادبی و نسخه‌های خطی ایران در هندوستان وجود دارد؛ 37 هزار نسخه خطی در موزه دولتی اوریسا از شهرهای مرکزی هندوستان نگهداری می‌شود که سال 1932 افتتاح شده است، برخی از این نسخه‌ها در برگ، پوست درخت، کاغذهای دست ساز و پوست حیوانات نوشته است.

دبیر علمی بخش هند همایش بین‌المللی «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیت‌ها و چالش‌ها» یادآور شد: برخی از این نسخه‌های خطی با تلفیق فرهنگ ایران و هند است که امید است از طریق شناخت اشتراکات بین ایران و هند و برگزاری چنین همایشی یادآور میراث فرهنگی و گنجینه ارزشمند ایران و هند باشیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: تاکنون 50 چکیده تخصصی به دبیرخانه همایش ارسال شده است.

زنان تاریخ‌نگار در عصر قاجاریه

تاریخ‌نگاری قاجار در تاروپود نوشته‌های زنانه/ تاریخ‌نگاری زنان پنهان در پستوها و حرمسرا

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- الهام عدیمی: روایت زنان در دوره قاجار از موارد مغفول در تاریخ‌نگاری این دوره مهم است. منابع ارزشمند تصویری و مکتوب بی‌شماری مربوط به دوره قاجار وجود دارد که زنان آن‌ها را به رشته تالیف درآورده یا آن‌ها را ایجاد کرده‌اند؛ اگرچه اکثر این زنان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بوده‌اند، با این حال نوشته‌های عموما ساده و بی‌تکلف آنان و ثبت تجربه‌های خود از زندگی، روایت تاریخی منحصربه‌فردی محسوب می‌شوند.

زنان قاجار در مقایسه با زنان در دوران پیشین خود، اوضاع بهتری داشتند. اما این مقایسه به معنای اوضاع بهتر زندگی برای آن‌ها نیست. به گفته میرزا آقاخان کرمانی، «زنان ایرانی نه‌تنها در نظرها خفیف و بی‌وقار و حقیر یا ذلیل، ضعیف و مانند اسیرند بلکه از دانش مهجور و از فخر بینش دور و از همه چیز عالم بی‌خبرند و از تمام هنرهای بنی‌آدم بی‌بهره و بی‌ثمر. از معاشرت دور و در زاویه‌خانه‌های خراب، عنکبوت‌وار از خیال زنانه خویش می‌زیسته و بر وفق طبیعت خود می‌بافند. شب همه شب در فکر این‌که به صد حیله از دست آن شوهر نامرد نمرود کردار شداد رفتار، گریبان خود خلاص کنند.»

با این حال، عوامل مختلفی منجر به حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی در دوره قاجار شد و شاید سفرهای فرنگ ناصرالدین‌شاه و دیدن وضعیت زنان فرنگی از مهمترین عواملی بود که به باز شدن فضای عمومی برای زنان دامن زد. در ادامه نیز انقلاب مشروطه، راهی تازه پیش روی زنان ایرانی گذاشت. اما براساس پژوهشی با عنون «زنان و برنامه تجدد عصر ناصری»، مسائلی مانند عرف مردسالار، شریعت حامی این عرف، ذهنیت سنتی زنان آن دوره و تربیت و باورهای شاه در نهایت به حذف زنان از پروژه برنامه تجدد عصر ناصری انجامید.

دوره قاجار از حیث حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی نسبت به دوره‌های قبل بسیار مورد توجه است. این دوره را شاید بتوان به دو بخش پیش و پس از انقلاب مشروطه تقسیم کرد. با این حال، اینکه زنانی در این دوره به‌صورت مستقل دست به تاریخ‌نگاری زده باشند آن‌چنان پررنگ نیست. در این دوره نیز، مانند دوران پیشین، زنان خانواده سلطنتی، ثروتمندان و خانواده‌های اهل دانش نسبت به عموم زنان، دسترسی بیشتر و جایگاه اجتماعی بالاتری داشتند.

 



«معایب الرجال»؛ ردیه‌ای اجتماعی 
اگرچه زنان طبقه متوسط نیز در آثار پراکنده‌ای که در دوره قاجاریه منتشر شده، دیده می‌شوند، با این حال، بعضی از این آثار را نیز خود زنان نوشته‌اند. براساس اطلاعات موجود تاکنون، اولین زن نویسنده عهد ناصری بی‌بی فاطمه استرآبادی نام داشته که به توصیف وضع زندگانی زنان در جامعه مردسالار عهد قاجار پیش از مشروطه پرداخته بود.

بی‌بی‌خانم که اولین اثر او در سال 1312 هجری‌قمری با عنوان «معایب الرجال» نوشته شده، جوابیه‌ای است در پاسخ به رسانه‌ای با نام «تأدیب النسوان». «تأدیب النسوان» نوشته خانلر ميرزا احتشام‌الدوله، متنی مردسالارانه و طنزآمیز شامل نصایحی به مردان درباره رفتار با زنان و دخترانشان است؛ «معایب الرجال» با بخشی درباره زندگی شخصی بی‌بی خانم آغاز می‌شود که زمینه اجتماعی و آموزشی این رساله را فراهم می‌سازد.

این رساله شامل دو بخش است: بخش نخست پاسخی زیرکانه، صریح و خشمگین به «تأدیب النسوان» (برخی نسخ تحت عنوان تأدیب النساء) است. بخش دوم که خطاب به زنان است (بی‌بی خانم در این متن از آنها با عنوان «خواهرانم» یاد می‌کند) نصایح و هشدارهایی به زنان درباره روابطشان با مردان و به خصوص با شوهرانشان است. این کتاب که اثری اجتماعی است، آیینه‌ای از شرایط اجتماعی آن دوران درباره وضعیت زنان را آشکار می‌کند.

تاج‌السلطنه و خاطرات سیاسی و تاریخی او
از منابع دیگری که زنان دوره قاجار نوشته‌اند و می‌توان از آن‌ها به‌عنوان منابع تاریخی یا به‌گونه‌ای تاریخ‌نگاری زمان خود اشاره کرد، «خاطرات تاج‌السلطنه» است. زهرا خانم که دختر توران‌السلطنه و ناصرالدین شاه بود، در 10 سالگی به رسم آن زمان مجبور به ازدواج شد. کتاب خاطرات او ارزش تاریخ‌شناختی زیادی نیز دارد زیرا اطلاعات روشنی درباره پنج سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و دربار ناصری و مظفری دارد، همچنین درباره رویدادهای مهمی مانند واقعه رژی، قتل ناصرالدین شاه، غارت خزانه پس از او، سلطنت مظفرالدین شاه، نقش سید جمال‌الدین اسدآبادی و امین‌السلطان نوشته ‌است. او در این کتاب به مسائلی چون حق تحصیل و کار زنان و اهمیت آنها در بهبود شرایط جامعه می‌پردازد.

 



خاطرات بی‌بی مریم بختیاری
بی‌بی‌مریم مشهور به سردار مریم بختیاری از زنان فعال در انقلاب مشروطه بود. خانواده او از بانفوذترین خاندان‌های ایرانی در دوره قاجار به‌شمار می‌آمدند. او، زنی باسواد و روشنفکر بود و کتاب خاطراتش سال‌ها پس از درگذشتش منتشر شد، که در آن درباره دوران کودکی و نوجوانی، شرح زندگی و حوادث سیاسی تا پایان دوره مشروطیت را نوشته است.

منبع بسیار ارزشمندی در این دوران، نشریاتی است که مطالب زنان در آن‌ها منتشر می‌شده است. این مطالب اطلاعات مهمی درباره سبک زندگی زنان و تاریخ روشنگری زنان در ایران به دست ما می‌دهد. افضل وزیری، دختر بی‌بی‌خانم استرآبادی، روشنک نوع‌دوست (در رشت)، صدیقه دولت‌آبادی و فخرالسلطنه فروهر برخی از این زنان بوده‌اند.

سفرنامه‌های حج و اطلاعات تاریخی جغرافیایی
منابع دیگری که در این دوره به‌قلم زنان در اختیار ما قرار گرفته‌اند، سفرنامه زنانی هستند که به حج رفته‌اند. این سفرنامه‌های حج، اطلاعات تاریخی ـ جغرافیایی ارزشمندی در خود دارند. «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» با عنوان فرعی «روزنامه‌ سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم به مکه مکرمه» است. نام نویسنده که در هیچ کجای کتاب نیامده اما مشخص است که او دختر شاهزاده مبارک‌میرزا، نوه شاهزاده محمودمیرزا و نوه فتحعلی شاه قاجار است و از سمت مادر نوه نادرشاه افشار محسوب می‌شود. این سفر که از ماه شعبان سال 1303 هجری‌قمری و حرکت از طبس آغاز می‌شود، با ورود به عراق و زیارت عتبات عالیات، ورود به عربستان و زیارت مکه و مدینه، بازگشت به عراق و در نهایت بازگشت به طبس در ذیحجه سال 1304 هجری‌قمری به پایان می‌رسد.

سفرنامه حج عالیه خانم شیرازی از دیگر آثار شناخته شده این دوره به‌قلم یک زن است. او که از راه دیگری در دوره ناصری به سفر حج رفته؛ او مسیر خود را از کرمان شروع می‌کند و با رفتن به بمبئی سفرش را ادامه می‌دهد تا به عربستان و عراق برای زیارت برود. مسیر او در نهایت در تهران به انجام می‌رسد و مدتی طولانی در دربار ناصرالدین‌شاه می‌ماند. اطلاعاتی که در این سفرنامه از دربار و حرمسرای ناصری است، به‌گونه‌ای نگاهی دیگرگونه نسبت به این فضا به مخاطب ارائه می‌دهد.

شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصر‌الدین شاه، به مکه و عتبات مورد دیگری از حج‌نامه‌هاست. سکینه سلطان در مسیر رفت‌ و برگشت خود از شهرهای قم، کرمانشاه، کربلا، نجف، کاظمین، سامرا، حلب، طرابلس، بیروت، مکه، مدینه، بروجرد و شهرکرد عبور کرده است. تجزیه و تحلیل، سبک‌شناسی، توجه به اماکن جغرافیایی و تاریخی مذهبی، توجه به آداب و رسوم و مسائل فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راه‌ها و حمل‌ونقل، داد و ستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و اطلاعات بسیاری را می‌توان از این سفرنامه دریافت؛ و به گونه‌ای آینه‌ای از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره قاجار و اطلاعات فراوانی از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردم ایران، عراق و سوریه کنونی را می‌توان به‌دست آورد.

سفرنامه به اروپا به‌قلم یک زن ایرانی
در میان سفرنامه‌نویسان ایرانی، بی‌بی کوکب بختیار، دختر نصیرخان سردار جنگ بختیاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. سفرنامه بی‌بی کوکب نخستین سفرنامه شناخته شده‌ یک زن ایرانی درباره سفر فرنگستان به شمار می‌رود. او خاطرات، دیدارش از شهرهای مختلف و وقایع سفرش را نوشته که با دقت، تیزبینی و نکته‌سنجی به رشته تحریر درآورده است. بی‌بی کوکب از چنان شخصیتی برخوردار بود که سرآرنولد ویلسون، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس در خاطرات خود پس از آنکه او را در زمره اشخاص دانا و با اطلاع زمان توصیف می‌کند، در خصوص دیدگاه و او درباره حکومت قاجار می‌نویسد: «سرکار بی‌بی معتقد بود مادام که سلاطین قاجاریه در این مملکت فرمانروایی می‌کنند، اهالی این کشور آب خوش از گلویشان پایین نخواهد رفت و اوضاع ناگوار کنونی اصلاح نخواهد شد.»

 



سفرنامه زنان خارجی
«خانم دکتری در سرزمین بختیاری» خاطرات الیزابت نس مک بین راس، پزشکی اسکاتلندی است که همزمان با دوره مشروطه به ایران آمد و به درخواست صمصام‌السلطنه، نخست وزیر وقت ایران چهار سال در میان بختیاری‌های به کار پزشکی پرداخت. او اطلاعات ارزشمندی درباره زندگی بختیاری‌ها به‌ویژه زنان بختیاری و نقش آن‌ها را در آن دوره به پژوهشگران می‌دهد. او با پذیرفتن آداب و رسوم و لباس بختیاری‌ها، تا حدی در آن‌ها ادغام شد که به عنوان رئیس افتخاری بختیاری منصوب شد؛ به او لقب بی‌بی گل‌افروز داده بودند.

دیگر سفرنامه اروپایی به‌قلم یک زن، اثر «کلارا کولیور رایس»، زنی انگلیسی و همسر یکی از ماموران عضو هیات مذهبی و تبلیغی مسیحی ساکن جلفای اصفهان است. او به احتمال زیاد در بیمارستان مبلغان خدماتی به عهده داشته است. سفرهای او در خلال سال‌های پیش و پس از جنگ جهانی اول و اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی صورت گرفته است. اهمیت بیشتر نوشته‌های کلارا توجه به زنان و روایت زندگی آنان است، یعنی به مواردی که زنان به دلایل مختلف به بیمارستان یا مراکز درمانی انگلیسی‌ها مراجعه کرده‌اند، اشاره کرده است.

برای مثال وی از زنی می‌نویسد که شوهرش او را به خاطر اینکه مورد پسند و باب طبع آن مرد نبوده، بعد از تنبیه‌های مکرر، با ریختن شیشه پارافین روی زن و کبریت کشیدن و بستن قفل اتاقی که زن در آن بوده است به آتش می‌کشد، تا جایی که در نهایت همسایه‌ها با شنیدن جیغ و داد به فریاد زن می‌رسند. این زن بعد از چند روز بستری و با وجود رسیدگی به وضعیتش در آن درمانگاه، زنده نمی‌ماند. رایس به برخورد مردم با این اتفاق اشاره کرده و می‌نویسد: «شوهر این دخترک بینوا به بهای یک شیشه روغن پارافین از شر همسرش راحت شده بود و مردم در پاسخ اینکه چرا شوهر می‌بایست به چنین عملی دست زند، می‌گفتند همسر خودش بوده، اختیارش را داشته و می‌توانسته برابر میلش با او رفتار کند….»

منابع تاریخی دیگر به روایت زنان
اطلاعات تاریخی که از زنان دوره قاجار به‌دست ما رسیده عمدتا مربوط به پس از مشروطه است، با این حال، منابع دیگری نیز وجود دارد که به شناخت تاریخی ـ اجتماعی جامعه از نگاه زنان به ما کمک می‌کند. برای نمونه می‌توان به وقفنامه‌های زیادی که مربوط به این دوره است، مراجعه کرد، به‌طور نمونه،‌ وقفنامه فاطمه خانم مربوط به سال 1280 هجری‌قمری در یزد و وقف سه طاق از قنات حسین‌آباد، مرزعه گاوارکان و قنات کهدنو برای صرف اقامه عزای حضرت علی (ع) در سه شب احیا و افطار مومنان در یزد است. وقفنامه شاه‌پرور خانم مربوط به سال ۱۲۷۱ هجری‌قمری در شیراز و وقفنامه جمیله خانم به سال 1326 هجری‌قمری مربوط به زنجان از مستنداتی هستند که اطلاعات ارزشمند تاریخی و جغرافیایی در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهند.

 



تصویرهایی حاوی اطلاعات تاریخ‌نگاری زنان 
با ورود دوربین به ایران در دوران ناصری و توسط ناصرالدین‌شاه، عکس‌های بسیاری از زنان به ثبت رسیده است که بخشی از آن‌ها توسط شاه از زنان حرمسرا برداشته شده است. در این دوران عکاسان ایرانی و غربی نیز عکس‌هایی از زنان مناطق مختلف ایران گرفته‌اند که این عکس‌های حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره شیوه زندگی زنان، پوشش، آداب و رسوم و خرافات و ... است. این اسناد، اگرچه توسط زنان ثبت نشده‌اند اما اطلاعات آن در تاریخ‌نگاری زنان بسیار کاربردی و موثر است.

منابع ارزشمند تصویری و مکتوب بی‌شماری مربوط به دوره قاجار وجود دارد که زنان آن‌ها را به رشته تالیف درآورده یا آن‌ها را ایجاد کرده‌اند. نامه‌ها، وصیت‌نامه‌ها، اجاره‌نامه‌ها، شرح حال‌ها، فهرست جهیزیه (پشه‌نامه‌) و بسیاری منابع دیگر وجود دارند که نگاه زنان دوره قاجار را به مخاطب ارائه می‌دهند تا از خلال آن بتوان تاریخ‌نگاری زنانه را نیز در نظر گرفت. نگاه زنانه به اتفاقات تاریخی، اجتماعی و سیاسی در مکتوبات آن‌ها راهگشای بررسی روزمره زنان با ساختار جامعه قاجار است که با نگاهی به آثار نوشته‌شده به‌دست زنان می‌تواند ماده اولیه پژوهش‌های حوزه تاریخ باشد.

انتشار کتاب «ایران ساسانی در بستر عهد باستان متاخر»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امپراتوری ساسانی، آخرین سلسله ایران باستان است که با پیروزی اردشیر بابکان به اردوان پنجم ساسانی، در سال ۲۲۴ یا ۲۲۶ میلادی بنیان گذاشته شد. اردشیر بابکان حکومت ساسانی را تاسیس کرد و شاپور ساسانی با رشادت‌های خود، آن را به اوج شکوفایی رساند. بعدها با روی کار آمدن دیگر شاهان سلسله ساسانی این حکومت رو به ضعف گرایید و سرانجام در دوره یزدگرد سوم ساسانی، با حمله اعراب به ایران، حکومت ایرانی ساسانی تسلیم شد.

کتاب ایران ساسانی در بستر عهد باستان متاخر، دربرگیرنده مجموعه مقالاتی درباره جنبه‌های مختلفی از جهان ساسانی است که در سال 2014 میلادی در دانشگاه آکسفورد ارائه شد. در این مجموعه پژوهشگران برجسته حوزه‌های گوناگونی چون سکه‌شناسی، تاریخ، تاریخ هنر، ادبیات پهلوی و مطالعات زرتشتی ‌دریافت‌های مهمی را درباره شاهنشاهی ساسانی، تأثیر و ارتباط آن با تمدن‌های همجوار و نیز تحولات داخلی این شاهنشاهی در طی چهار سده حکمرانی ساسانیان بر فلات ایران و پیرامون آن ‌ارائه کرده‌اند.

دریایی در این اثر، با پی‌گیری شکل‌گیری نهادهای اداری و اجرایی در ایران از زمان اردشیر بابکان تا یزدگرد سوم، یعنی از بنیانگذار سلسله ساسانی تا آخرین پادشاه این دودمان، کوشید تا به بخشی از تاریخ که اغلب نادیده گرفته می‌شود، یعنی تاریخ اجتماعی نور جدیدی بتاباند. نگاه به فراز و نشیب‌ها و تلاش‌های جانشینان یزدگرد سوم برای ساختن حکومت ایرانی تقریبا یک قرن پس از سقوط ساسانیان به دست اعراب، یکی دیگر از جنبه‌های پژوهش تورج دریایی است که با بهره‌گیری از منابع جدید در کتاب ایران ساسانی در بستر عهد باستان متاخر به آن پرداخته است.

از قضا آنچه برای تورج دریایی مهم بوده و جان پژوهش‌های وی را تشکیل داده، با سرنوشت ایران امروز پیوند عمیقی دارد. به گفته وی، دوره ساسانی مسئول چیزی است که ما اکنون از آن به عنوان ایران، ایرانی بودن و تمدن ایرانی یاد می‌کنیم. به عبارتی می‌توان گفت مفهوم ایرانشهر و طرح تمدن ایرانی، از دوره ساسانی به جا مانده و تثبیت شده است. 


در بخش‌هایی از کتاب چنین می‌خوانیم: «ساسانیان بیش از چهار سده بر ایـران فرمانروایی کردند و تأثیر خود را نه تنها در ایران، بلکه در سرزمین‌های اطراف نیز بر جای گذاشتند. بسیاری از نمادها و ویژگی‌های فرهنگ ساسانی توسط مردمان آسیای مرکزی همچون سغدیان، هون‌ها و ترکان به عاریت گرفته شد. حتی فاتحان مسلمان نیز بسیاری عناصر قابل توجه فرهنگ ساسانی و رسـوم اداری آنها را وام گرفتند. نظام پولی ساسانیان در زمان خود یک نشان تجاری بین‌المللی و نیز یک معرفـه هویتی مهم بود.

با وجود تمام بحران‌های سیاسی، سکه زنی ساسانی بر پایه درهم نقره بسیار پایدار ماند؛ امری که نشان‌دهنده سیستم اداری بسیار سازمان یافته و سیاست اقتصـادی هوشمندانه ایشان است. علاوه بر این، سکه‌های ساسانی نماد بی‌نظیری از قدرت و بیانگر تلقی پادشـاه از خود به عنوان یک فرمانروا بودند. ضرابخانه‌ها در نقاط مختلف شاهنشاهی بر پا شده بودند و به این ترتیب منابع سکه مورد نیاز محلی تأمین می‌شد. سکه‌های ساسانی در سرتاسر مسیرهای تجاری بین‌المللی، در دریا و خشکی، تا آسیای مرکزی، شبه جزیزه عربستان، هندوستان، سیلان و چین نفوذ کرده بودند.»

تورج دریایی به عنوان مورخ ایرانی عصر ساسانی، استاد تاریخ ایران باستان و دارنده‌ کرسی هاوارد باسکرویل، سخنرانی‌های پربار و ارزشمندی در موضوع ایران ساسانی در بستر عهد باستان متاخر داشته است که مجموعه سخنرانی‌های دانشگاه آکسفورد او در کتاب پیش رو گردآوری شده است. او موضوعات را به طور کامل بررسی می‌کند و در عین حال یافته‌های تحقیق خود را به زبانی روان و قابل درک به مخاطبان خود منتقل می‌کند.

تورج دریایی استاد «تاریخ ایران و جوامع پارسی‌زبان» و رئیس مرکز مطالعات ایراویراستاری نشریه نامه ایران باستان و انتشار مقالات در گاهنامه‌های مهم ایران‌شناسی از دیگر فعالیت‌های اوست. تورج دریایی در سال ۱۹۶۷ میلادی (۱۳۴۶) در تهران به دنیا آمد و دوران دبستان و دبیرستان خود را در ایران و یونان گذرانده و در سال ۱۹۹۹ از دانشگاه کالیفرنیا در لُس‌آنجلس دکترای تاریخ دریافت کرد. او در صفحه شخصی خود در مورد پیشینه خانواده خود نیز توضیح داده و آن‌گونه که از این اطلاعات برمی‌آید او از نوادگان ناخدا ابراهیم دریایی، ناخدای کشتی پرسپولیس است که در بوشهر فعالیت داشت. کشتی پرسپولیس نخستین ناو جنگی نوین بود که دولت ایران در زمان ناصرالدین‌شاه وارد خلیج پارس کرد. دریایی انگیزه‌اش از پژوهش تاریخ ساسانیان را، وقف زندگی علمی خود به تاریخ ساسانیان می‌داند و درباره علت آن گفته‌است: «برای این‌که فراموش شده‌اند؛ در ایران به نوعی، و در خارج کاملاً. به هر حال باید یک منجی داشته باشند.»

کتاب «ایران ساسانی در بستر عهد باستان متاخر» تالیف تورج دریایی و ترجمه مهناز بابایی سومین کتاب از مجموعه «ایران در عهد باستان متاخر» است که در 227 صفحه و قیمت 75 هزار تومان در قطع رقعی از سوی نشر سینا وابسته به موسسه انتشارات حکمت منتشر شد.

 

برآورد ما از میزانی که می‌دانیم بسیار خوش‌بینانه است / معرفی مختصر کتاب توهم آگاهی..

مشخصات، قیمت و خرید کتاب توهم آگاهی اثر استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ  انتشارات کتاب کوله پشتی | دیجی‌کالا

کتاب توهم آگاهی: چرا هیچ گاه در اندیشیدن تنها نیستیم؟ نوشته‌ی استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ، به سوال‌های پیرامون ذهن بشر و نوع کارکرد آن می‌پردازد و نقش و جایگاه توهمات را در تمامی تصمیمات بشر چه در ابعاد فردی و چه اجتماعی بررسی می‌کند.

ذهن انسان، هم نبوغ‌آمیز عمل می‌کند و هم اسف‌بار، هم درخشان ظاهر می‌شود و هم نابخرد. انسان‌ها قادرند که چشمگیرترین دستاوردها و شاهکارها را به ارمغان آورند. چگونه است که مردم می‌توانند هم‌زمان شما را با نبوغ خود مبهوت و با نادانی خود ناامید کنند؟ چگونه چنین ‌چیره‌دست عمل می‌کنند، در حالی‌که فهم اندکی دارند؟ این‌ها ‌سؤالاتی است که کتاب توهم آگاهی: چرا هیچ گاه در اندیشیدن تنها نیستیم؟ (The Knowledge Illusion: Why We Never Think Alone) بدان‌ها پاسخ می‌دهد.

استیو اسلومن (Steven Sloman) و فیلیپ فرنباخ (Philip Fernbach) در بخشی از کتاب به اهمیت درک درست از کارکرد ذهن می‌پردازند و تلاش می‌کنند تا شما را به فهم غنی‌تری نسبت به آنچه در ذهنتان رخ می‌دهد برسانند.

منبع : کتابراه

ویراست جدید کتاب «روز شمار تاریخ قاجاریه» منتشر شد

 

ویراست جدید کتاب «روز شمار تاریخ قاجاریه» منتشر شد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، كتاب «روزشمار تاریخ قاجاریه» با هدف تدوین رخدادهای زمانمند این دوره و با بهره‌گیری از تمام منابع معتبر و اصلی تاریخ معاصر شكل گرفته است. مجموعه‌ای كه با پژوهشی گسترده و فراگیر بر پایه زمانمند وقایع تاریخی و گاه دستیابی نسبی به حوادث فاقد زمان تدوین یافته است.

این اثر روایتی مستند و پژوهشی از تمام رویدادهایی است که با دودمان قاجار مرتبط می‌باشد؛ از این روکتاب مذکور منبعی مهم برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران به شمار می‌رود.  محتواى مجموعه حاضر را تمام رخدادهاى زمانمند و قابل دسترس تاریخ قاجاریه و تحولات سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و روابط خارجى ایران در فاصله درگذشت کریم‏خان زند تا انقراض سلسله قاجاریه، همراه با نگاهى کلى به مهمترین حوادث ایران از سقوط اصفهان تا فروپاشى زندیه، که خود حکم زمینه تاریخى بحث به شمار مى‏رود، تشکیل داده است. 

از جمله ویژگی‌های متمایز این کتاب با دیگر آثار، تدوین رخدادهای زمانمند این دوره و با بهره‌گیری از تمام منابع معتبر و اصلی تاریخ معاصر است. مجموعه‌ای كه با پژوهشی گسترده و فراگیر بر پایه زمانمند وقایع تاریخی و گاه دستیابی نسبی به حوادث فاقد زمان تدوین یافته است. امید است مطالعه این اثر منتظم و مستند، زمینة آگاهی و درایت در پرتو روایت را برای پژوهشگران و دوستداران تاریخ معاصر فراهم کند.

جلد اول این کتاب از تولد فتحعلی‌خان بزرگ تا قتل آقا محمدخان را در بر می‌گیرد و تمام جزییات وقایع دوره قاجاریه در قالب روزشمار تاریخی ارایه شده است.

دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد (متولد ١٣٢٩) دانش‌آموخته تاریخ و استاد بازنشسته گروه تاریخ دانشگاه تهران، مصحح و مؤلف آثار متعدد تاریخی است. وی تحصیلات عالی خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال ١٣٥٧ در رشته تاریخ در مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل شد. پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها به وزارت آموزش و پرورش رفت و بلافاصله پس از بازگشایی مجدد دانشگاه‌ها، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تاریخ در دانشگاه تهران پی گرفت.

وی سپس به وزارت خارجه رفت و تا اواخر دهه شصت به عنوان استاد در دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه مشغول به تدریس شد. او در سال ١٣٧٣ از رساله دکتری خود با عنوان «تحول و تطور اندیشه سیاسی در عصر قاجار» دفاع کرد و هم‌زمان به تدریس در گروه تاریخ دانشگاه تهران مشغول شد. وی نهایتاً در سال ١٣٨٨ با درجه استاد تمامی و در سن ٥٩ سالگی بازنشسته شد. به‌رغم آنکه بازنشستگی زودهنگام، دانشجویان زیادی را از دانش او محروم کرد اما برای وی فرصتی ایجاد شد تا کارهای پژوهشی نیمه‌تمام خود را سامان دهد. 

زرگری‌نژاد از معدود استادان تاریخ است که در دو زمینه تاریخی به تالیف مبادرت ورزیده و آثار ارزشمندی را در دو حوزه تاریخ ایران و تاریخ اسلام نگاشته است. نشر این گونه آثار فرصتی است برای اهل علم و تاریخ تا از آراء و اندیشه‌های علمی وی بهره‌مند شوند.

نخستین مجلد این اثر گرانمایه در 1000 صفحه با قطع رحلی، توسط انتشارات سروش منتشر شد.

چاپ هشتم یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی منتشر شد

اچاپ هشتم یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی منتشر شد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی از سال‌های 1293 تا 1320» به خواستاری ایرج افشار به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش از سوی نشر سخن به چاپ هشتم رسید.

محمدافشین وفایی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «کتاب یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی» پس از دو سال نایاب بودن به چاپ هشتم و کتاب «یادداشت‌های روزانه فروغی از سفر کنفرانس صلح پاریس» به چاپ چهارم رسید. 

شاید کمتر کسی را از رجال سیاسی و فرهنگی ایران بتوان سراغ کرد که در ثبت وقایع روزانه زندگی خود به اندازه محمدعلی فروغی (1321-1256) مداومت به خرج داده باشد. فروغی از 26 سالگی به نوشتن وقایع ندگی‌اش پرداخت و با همه مشغله‌ای که در ادوار مختلف عمر خویش داشت، این کار را با جد و جهد دنبال کرد.

او خود در عنفوان جوانی نوشته است که بدین یادداشت‌نویسی روی آورده تا مرآت حیاتش باشد؛ و امروز این روزنامه حیات -که حدودا 18 سال از ایام زندگانی او را در بر دارد- برای ما یادگار فرهنگی گرانبهایی است که بخشی از تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران را منعکس می‌کند.

کتاب حاضر نخست به رساله‌ای در سرگذشت فروغی و پدرش است؛ رساله مستقلی است که فروغی احتمالا در واپسین سال زندگی درباره خاندان، پدر و احوال خود نوشته و خصوصا اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را در عهد ناصری به خوبی شرح داده است، اما متاسفانه مهلت نیافته تا آن را به پایان برساند.

بعد از رساله، یادداشت‌هاست که این یادداشت‌های روزانه از 15 سال به شکل پراکنده میان سال‌های 1293 تا 1320 که گاه به تفصیل و گاه به اجمال وقایع را روز به روز، حتی در سخت‌ترین شرایط سیاسی به نگارش درآورده است.

پس از آن پیوست‌ها آمده، بیشتر مشروح ملاقات‌های او با سران کشورهای دیگر، گزارشی از امور شواری جامعه ملل و چند نامه است. 

کتاب «یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی از سال‌های 1293 تا 1320» به خواستاری ایرج افشار به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش از سوی نشر سخن به چاپ هشتم رسید.

سرنوشت یادداشت‌های پیرنیا درباره تاریخ ساسانیان چه شد؟/ از میدان سیاست تا کنج تنهایی نوشتن

حسن پیرنیا نفر دوم از راست

حسن پیرنیا نفر دوم از راست

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- نسیم خلیلی: حسن پیرنیا که امروز سالروز درگذشت اوست، سال‌ها به یمن آنکه فرزند یک سیاستمدار بزرگ، نصرالله مشیرالدوله بود، نقش‌آفرین پنهان مشروطه شدن حاکمیت ایران به شمار می‌رفت که بزنگاه تاریخ مدنی و فرهنگ سیاسی ایران است و پس از آن نیز سال‌ها به تعبیر استاد باستانی‌پاریزی، لب به زهر شکرآلود سیاست آلوده کرد، سال‌ها نماینده و وزیر و وکیل بود و در امور حاکمیت، محل رجوع و اتکای حاکمان؛ اما نقطه‌ اوج تاثیرگذاری او در تاریخ ایران، نه برخاسته از این فعالیت سیاسی که مربوط به روزهای گوشه‌نشینی و عزلت اوست وقتی از نمایندگی مجلس استعفا داد و تصمیم گرفت در کنج تنهایی خویش، تاریخ بنویسد و نه آنکه خود تاریخ بیافریند و به این ترتیب حسن پیرنیا تبدیل به یکی از بزرگترین تاریخ‌نگاران تاریخ ایران باستان شد. اما این را هم باید گفت که آن سابقه سال‌ها در مصدرامور سیاسی بودن، در این تاریخ‌نگاری بی‌تاثیر نبود از این رو که در آثار فاخر پیرنیا، فلسفه تاریخ می‌بینید و جهان‌بینی او را در مقام یک متفکر تاریخ‌گرا نسبت به تاریخ.

کنج تنهایی و داستان‌های ایران قدیم
نخستین حاصل این تاریخ‌نگاری در کنج عزلت، کتابی بود در پانصد و شصت و دو صفحه به نام ایران باستانی که پیرنیا در مقدمه آن معرفت‌شناسی و نگرش خویش را درباره تاریخ و تفهم تاریخی این چنین تشریح می‌کند، نگرشی که از عمق تفکر تاریخ‌مدارانه نویسنده حکایت می‌کند و 

آنچه در مسیر تاریخ‌پژوهی پیرنیا مهم و تامل‌برانگیز است آنکه او همواره در حال تکامل بخشیدن به مطالعات و نگاشته‌هایش خویش است مثلا پس از انتشار ایران باستانی، به تصریح استاد باستانی پاریزی، «متوجه شد که داستان‌های قدیم تاریخی و حماسی و ملی ایران که خود دارای جنبه‌های تاریخی نیز هست در ایران باستانی از قلم افتاده‌ است و از این جهت با تنظیم و چاپ کتاب داستان‌های ایران قدیم آن را جبران کرد. این کتاب که در امرداد هزار و سیصد و هفت شمسی در صد و شصت و هفت صفحه به چاپ رسید در حقیقت متمم کتاب ایران باستانی محسوب می‌شود

آن را می‌توان کوشش و فتح بابی برای فهم تاریخ نه در گستره کوچک تاریخ سیاسی و نظامی و حال و احوال حکما و سلاطین که فهم تاریخ از دل مناسبات مدنی انگاشت:

«مقصود از تالیف این کتاب نمایاندن ایران قدیم است چنانکه بود. تقریبا نصف کتاب به نمایاندن تمدن ایران قدیم – یا به مقایسه دوره‌ها با یکدیگر و یا به مطالبی که با تاریخ محض ارتباط مستقیمی ندارد – تخصیص یافته، جهت اختیار این اسلوب این است که از نیم‌قرن به این طرف در میان علما علم تاریخ این عقیده قوت گرفته که ذکر وقایع تاریخی و شمردن نام سلاطین و رجال به تنهایی برای فهم گذشته‌های مملکتی و علم به احوال روحی مردمان آن کافی نیست، بلکه برای شناختن هر ملتی، اوضاع مدنی او را باید دانست... بعضی از مصنفین به اندازه‌ای به این موضوع اهمیت داده‌اند که در کتب راجعه به تاریخ، ذکر بعضی از این نوع اطلاعات را بر ذکر وقایع و نام پادشاهان و رجال، یعنی قسمت تاریخ تمدنی را بر قسمت محض مقدم داشته‌اند...»

اما آنچه در مسیر تاریخ‌پژوهی پیرنیا مهم و تامل‌برانگیز است آنکه او همواره در حال تکامل بخشیدن به مطالعات و نگاشته‌هایش خویش است مثلا پس از انتشار ایران باستانی، به تصریح استاد باستانی پاریزی، «متوجه شد که داستان‌های قدیم تاریخی و حماسی و ملی ایران که خود دارای جنبه‌های تاریخی نیز هست در ایران باستانی از قلم افتاده‌ است و از این جهت با تنظیم و چاپ کتاب داستان‌های ایران قدیم آن را جبران کرد. این کتاب که در امرداد هزار و سیصد و هفت شمسی در صد و شصت و هفت صفحه به چاپ رسید در حقیقت متمم کتاب ایران باستانی محسوب می‌شود.»

 و همین دو کتاب است که پیرنیا را به نگارش آن اثر سترگ و شاهکارگونه‌اش در گستره تاریخ ایران سوق می‌دهد: مجموعه چهارجلدی مبسوط ایران باستان که سال‌هاست برای دانشجویان رشته تاریخ از نخستین و غنیترین مراجع فهم تاریخ ایران باستان به شمار می‌رود؛ عباس اقبال آشتیانی که خود از مورخان به نام تاریخ ایران است، در وصف دو جلد آغازین این اثر سترگ به قلم پیرنیا چنین می‌نویسد:
«کسانی که این دو مجلد حاضر را دیده‌ و مطالعه کرده‌اند می‌دانند که مولف محترم تا چه اندازه درین راه زحمت کشیده و چه خدمتی به هموطنان خود کرده‌اند.

همین که دو جلد دیگر این کتاب گرانبها نیز از طبع خارج شود افق جدیدی پیش مردم این عصر – که از گزارش احوال نیاکان خود عموما و ایران باستان خصوصا، آن هم به شکل مطالعه علمی به کلی بیخبرند – گشوده خواهد شد و از قرائت و سیر در احوال اجداد با افتخار خود به مآثر گذشته قوم ایرانی که همه وقت در دنیای قدیم صاحب نام و نشان و همدوش ملل عظیم‌الشان بوده‌اند پی خواهند برد و به غرض‌ورزی 

پس از انتشار ایران باستانی در پنج سال قبل، روشن دیده‌شد که عده‌ای زیاد از هموطنان مایل‌اند تاریخ مفصل ایران را بخوانند این تمایل، که حاکی از علاقه‌مندی ایرانیان به گذشته‌هایشان بود، مولف را بر آن داشت که از دنبال کردن تاریخ ایران به اسلوب ایران باستانی صرف نظر کرده به ترتیبی دیگر تاریخ مذکور را بنویسد

مورخین دشمن در باب تحقیر مقام ایرانیان قدیم و مغرضین بیخبر عصر جدید که درین کتاب به خوبی پرده از روی کار ایشان برداشته شده‌است آگاهی خواهند یافت، باشد که غرور ملی بار دیگر در هموطنان معاصر ما شعله زند و خرمن سستی و تن‌پروری را در وجود ایشان سوخته آنان را به اقتدا به اجداد باعظمت خود وادارد.»

 



راه دشوار تدوین تاریخ ایران باستان
پیرنیا خود در مقدمه‌ای که بر تاریخ ایران باستان می‌نویسد، به استقبال و توجهی که توده‌های مردم از این کتاب کرده‌اند، اشاره می‌کند و می‌نویسد: «پس از انتشار ایران باستانی در پنج سال قبل، روشن دیده‌شد که عده‌ای زیاد از هموطنان مایل‌اند تاریخ مفصل ایران را بخوانند این تمایل، که حاکی از علاقه‌مندی ایرانیان به گذشته‌هایشان بود، مولف را بر آن داشت که از دنبال کردن تاریخ ایران به اسلوب ایران باستانی صرف نظر کرده به ترتیبی دیگر تاریخ مذکور را بنویسد.»

و در ادامه به روش‌شناسی محققانه خود در تالیف این اثر فاخر تاریخی اشاره کرده و با تصریح بر لزوم مراجعه به منابع دست اول به جای اخذ اطلاعات از منابع دست دوم و سوم، چنین می‌افزاید: «در رجوع به خود منابع یا به ترجمه‌های صحیح آن مزایایی هست که اتخاذ و اقتباس از دست دوم و سوم، آن مزایا را فاقد است. منابع به طور کلی عبارت است از: اسناد و مدارکی که تقریبا از دویست سال قبل به این طرف کشف شده یا از حفریات به دست آمد و {دیگری} نوشته‌‌ها و کتب متقدمین. {به طور کلی} موادی زیاد در مدت قرونی که اگر کشفیات جدید و نتیجه حفریات را هم در نظر گیریم، مدتش لااقل سه هزار سال می‌شود روزگار برای تاریخ ایران تهیه کرده‌است ولی این مواد به قدری متراکم یا غالبا پراکنده و پریشان است که باید با زحمات زیاد آنها را جمع‌آوری و از هم تجزیه و تفکیک کرد.

گذشته از این نکته صدها کتاب مهم، که به زبان‌های مختلف در مدت دوهزار و پانصد سال نوشته شده، به جز چند کتاب که انگشت‌شمار است، به زبان پارسی ترجمه نگشته، پس در صورتی هم که این کتاب‌ها و نوشته‌ها جمع‌آوری شود، برای عده بسیار محدودی مثمر ثمر خواهد بود و تقریبا قاطبه مردم نه وسایل جمع‌آوری این همه کتاب را دارند و نه می‌توانند 

مرگ غم‌انگیزتر مربوط است به یادداشت‌های او در باب تاریخ ساسانیان که در واپسین ایام عمر به سعید نفیسی سپرد و نفیسی هم بعدها یادداشت‌ها را تنظیم کرده و به چاپخانه سپردند که توسط شرکت مطبوعات به چاپ برسد و حدود دویست صفحه آن نیز چاپ شده‌ بود که جنگ عظیم جهانی پیش آمد و بر اثر گران شدن کاغذ و مخارج چاپ، طبع کتاب متوقف ماند و شرکت طبع نیز که خود را در معرض زیان دید، فرم‌های چاپ شده را به صورت کاغذ باطله (که قیمت آن از کاغذ سفید پیش از جنگ بیشتر شده‌ بود) فروخت

از مطالب آنها استفاده کنند. پس از آنچه گفته شد روشن است که اگر رفع این نقص و نوشتن تاریخ مرتب و مسلسلی مستقلا برای ایران لازم باشد، باید این مواد متنوع پراکنده را جمع‌آوری کرده با یکدیگر سنجید و پس از تحقیق و تدقیق هر کدام را در تاریخ ایران به جای خود گذارد، با این نظر که یک ارتباط معنوی، که مبتنی بر قاعده علیت باشد، این قسمت‌ها را به هم ببندد بل با یکدیگر امتزاج دهد.

معلوم است که این کار مستلزم مطالعاتی زیاد و صرف اوقات ممتدی است، چنانکه نگارنده این نظر را در مدت پنج سال برای سه قرن و نیم یا چهار قرن از تاریخ ایران، یعنی تا انقراض دولت هخامنشی و ابتدای استیلای عنصر یونانی بر مشرق قدیم، امتحان کرده بی‌اینکه معلوم باشد که تا چه اندازه در این راه موفق شده‌است، و حال آنکه دوره‌هایی در پیش است، که مواد راجعه بیشتر متفرق و پراکنده است. این هم روشن است که یک نفر نمی‌تواند از عهده جمع‌آوری تمام مواد تاریخ ایران تا زمان معاصر برآید و مولف هم چنین امیدواری به خود ندارد ولی به مفاد «مالایدرک کله لابترک کله» خواهد کوشید، که این امتحان را تا آخر عهد اول تاریخ ایران موافق نظر مذکور به پایان برساند. نگارنده به خوبی می‌داند که این تالیف عاری از نواقص نیست ولی امیدوار است که با تکمیل وسایل در طبع‌های دیگر از نواقص آن بکاهد و خود تالیف هم کاملتر گردد.»

مرگ جسم و مرگ کلمه‌ها
و سرانجام همین فراوان پای کار نشستن‌ها و دغدغه داشتن‌ها باعث شد به تصریح باستانی‌پاریزی، «مشیرالدوله در اثر کثرت کار و فرا رسیدن ایام پیری، دچار ارومی و سپس سکته ناقص (انفارکتوس) {شود و در نتیجه}قسمتی از بدن فلج ماند و چشم راست او معیوب گردید. {و در نهایت} در بیست و نه آبان هزار و سیصد و چهارده‌اش، در منزل شخصی خود – خیابان منوچهری – بدرود حیات گفت، {درحالیکه} در این ایام نزدیک به شصت و سه خزان زندگی را پشت سر گذاشته‌بود.»

اما این فقط مرگ تن و جسم پیرنیا بود که سهم هر انسانی‌ است، مرگ غم‌انگیزتر مربوط است به یادداشت‌های او در باب تاریخ ساسانیان که در واپسین ایام عمر به سعید نفیسی سپرد و نفیسی هم بعدها یادداشت‌ها را تنظیم کرده و به چاپخانه سپردند که توسط شرکت مطبوعات به چاپ برسد و حدود دویست صفحه آن نیز چاپ شده‌ بود که جنگ عظیم جهانی پیش آمد و بر اثر گران شدن کاغذ و مخارج چاپ، طبع کتاب متوقف ماند و شرکت طبع نیز که خود را در معرض زیان دید، فرم‌های چاپ شده را به صورت کاغذ باطله (که قیمت آن از کاغذ سفید پیش از جنگ بیشتر شده‌ بود) فروخت...

تحولات تاریخی و باستان‌شناختی صنایع دستی زاگرس‌نشینان در یک کتاب

کتاب «تحولات تاریخی و باستان‌شناختی صنایع دستی و سنتی زاگرس نشینان» تازه ترین کتاب «حبیب الله محمودیان» باستان‌شناس پیشکسوت ایلامی در انتشارات زاگرو منتشر شد.

تحولات تاریخی و باستان‌شناختی صنایع دستی زاگرس‌نشینان در یک کتاب

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ایلام، کتاب «تحولات تاریخی و باستان‌ شناختی صنایع دستی و سنتی زاگرس‌نشینان» تالیف «حبیب‌الله محمودیان» با ویرایش علی محمد نیاکان در نشر زاگرو در ایلام منتشر شد.
 
محمودیان در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: محدوده جغرافیایی زاگرس به عنوان بخشی از هلال سبز (هلال حاصلخیز) گستره وسیعی از جغرافیای غرب آسیا را تشکیل داده است. این محدوده مهم جغرافیایی شرایط مناسب را از جهات مختلف برای سکونت و استقرار جمعیت در دوران مختلف شکل گیری جوامع اولیه دارا بوده است. این موقعیت موجب شده تا گنجینه‌های باارزشی از تاریخ گذشته در قالب تمدن‌های باستانی در پهنه وسیع و متنوع آن شکل گیرد. در این مجموعه تلاش شده ضمن بررسی مقدماتی مطالعات محیطی و جغرافیایی منطقه، ویژگی‌های جغرافیای تاریخی، موقعیت صنایع دستی و سنتی زاگرس‌نشینان در دوران سکونت و استقرار را که بخشی از امکانات زندگی آنان محسوب شده، مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.

باستان‌شناس و مؤلف پیشکسوت ایلامی درخصوص بافت زندگی اجتماعی حوزه زاگرس تصریح کرد: در بخش غربی زاگرس استان‌های ایلام، کرمانشاه و لرستان و... واقع شده که از منظر شرایط زندگی ایلی و عشایری وبافت زندگی اجتماعی دارای مشترکاتی بوده و تعاملات روزمره زندگی آنان به هم گره خورده است. هرچند سایر مناطق همجوار چون خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، چهارمحال و بختیاری  و کردستان دارای چنین شرایطی هستند، از این رو، در زمینه تنوع فراورده‌های صنایع دستی و سنتی به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، مشترکات فرهنگی و... همخوانی وجود دارد. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد ارتباطات بین اقوام، طوایف و ایلات ساکن در این منطقه موجب تبادل تجربیات در این بخش از نیازمندی‌های زندگی و پیشرفت تولیدات صنایع دستی و سنتی شده است.
 
ناشر برگزیده سال 99 ادامه داد: بررسی‌ها نشان می‌دهد تاکنون مطالعه جامعی که معرف جایگاه صنایع دستتی و سنتی زاگرس‌نشینان باشد تألیف و تدوین‌ نشده است. بنابراین، تحولات تاریخی و باستان‌شناختی صنایع دستی و سنتی زاگرس‌نشینان می‌تواند این خلاء را تا حدودی مرتفع ساخته و به‌ عنوان شناسنامه بخشی از تاریخ تحولات منطقه در عرصه صنایع دستی و سنتی که ریشه در تاریخ زندگی مردمان ساکن در این محدوده جغرافیایی دارد، قلمداد شود.
 
نشر «زاگرو» در ایلام، کتاب «کتاب تحولات تاریخی و باستان‌شناختی صنایع دستی و سنتی زاگرس نشینان» را در 251 صفحه مصور با ویرایستاری علی محمدنیاکان راهی بازار نشر کرده است.

فراخوان مقاله‌ همایش ملی علمی-فرهنگی خلیج‌فارس/ مهلت ارسال ۳۰ بهمن ماه

فراخوان مقاله‌ همایش ملی علمی-فرهنگی خلیج‌فارس/ مهلت ارسال ۳۰ بهمن ماه

مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران با انتشار فراخوان مقالات پانزدهمین جشنواره ملی خلیج‌فارس از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران این حوزه دعوت کرد مقالات خود را تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ به دبیرخانه این همایش ارسال کنند.

دبیرخانه همایش علمی-فرهنگی خلیج‌فارس با هدف زمینه‌سازی برای تولید و نشر یافته‌های علمی با موضوع خلیج‌فارس و پاسداشت نام و تبیین مزیت‌های خلیج‌فارس، از کلیه استادان، پژوهشگران، دانشجویان و علاقه‌مندان دعوت کرد مقالات خود را در حوزه مطالعات فرهنگی، سیاسی، گردشگری، محیط‌زیست، اقتصادی و انرژی خلیج‌فارس از طریق پایگاه همایش به دبیرخانه همایش ارسال کنند.

 

رحیم یعقوب‌زاده دبیر اجرایی و مسئول دبیرخانه همایش علمی خلیج‌فارس گفت: مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران وابسته به سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی از سال ۱۳۸۴ تا کنون چهارده دوره همایش ملی خلیج‌فارس را در پیوند با پاسداشت نام خلیج‌فارس و بیان مزیت‌های تاریخی، راهبردی، سیاسی، گردشگری، فرهنگی و اقتصادی منطقه خلیج‌فارس در استان‌های حاشیه خلیج‌فارس و همچنین تهران برگزار کرده است که پانزدهمین دوره جشنواره با برپایی رویدادهای مرتبط با این حوزه برگزار می‌شود.

 

وی افزود: بخش علمی جشنواره با فراخوان مقالات علمی همایش در محورهای گردشگری دریایی منطقه خلیج‌فارس و نتایج فرهنگی و سیاسی حاصل از آن، مطالعه تطبیقی توسعه صنعت گردشگری در شمال و جنوب حوزه خلیج‌فارس، بازاریابی و تبلیغات در جهت توسعه گردشگری ملی و بین‌المللی در حوزه خلیج‌فارس، اسناد سیاسی و حقوقی با موضوع نام خلیج‌فارس در معاهدات و مکاتبات بین‌المللی، سیر تحولات سیاسی و امنیتی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، اسناد، مدارک و نقشه‌های تاریخی جزایر و بنادر خلیج‌فارس، باستان‌شناسی در سواحل و جزایر خلیج‌فارس، جغرافیای تاریخی خلیج‌فارس در آثار جغرافی‌دانان و کارتوگرافان، خطرات زیست‌محیطی موجود در خلیج‌فارس، بررسی توسعه ساخت‌وسازهای بی‌رویه حاشیه خلیج‌فارس و تأثیر آن بر تغییر نظام اکولوژیک منطقه و تحولات فرهنگی و اجتماعی ساکنان خلیج‌فارس برگزار خواهد شد.

 

دبیر همایش همچنین آخرین مهلت ارسال اصل مقالات را ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ اعلام کرد و علاقه‌مندان می‌توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر و ارسال مقالات به سامانه رسمی جشنواره ملی خلیج فارس مراجعه کنند.

 

رویدادهای پانزدهمین جشنواره ملی خلیج‌فارس شامل همایش علمی و نشست‌های تخصصی، مراسم تجلیل از نامداران و مفاخر خلیج‌فارس، برپایی نمایشگاه‌های کتاب، اسناد و نقشه‌های خلیج‌فارس، فراخوان ایده‌های برتر با موضوع خلیج‌فارس و ده‌ها رویداد مرتبط دیگر در سطح کشور، توسط مرکز گردشگری علمی- فرهنگی دانشجویان ایران با همکاری برخی از واحدهای جهاددانشگاهی از آبان‌ماه سال ۱۴۰۰ آغاز و اختتامیه آن همزمان با روز ملی خلیج فارس در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ برگزار می‌شود.

منبع :  سایت دایره المعارف