«گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران» ؛ اصلاحات ارضی
کتاب «اصلاحات ارضی» منتشر شد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «اصلاحات ارضی» اثر رسول مهربان به تازگی منتشر شده است.
آنچه با نام اصلاحات ارضی از مجموعهای با همان عنوان «گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران» پیش رو دارید، گزارشی تحلیلی و انتقادی از مهمترین برنامه اصلاحات ارضی است که رسول مهربان بهعنوان کسی که خود در اجرای برنامه مسئولیتهایی داشته، روایتی متفاوت از آن ارائه میکند.»
کتاب «اصلاحات ارضی» جلد ششم و پایانی از پژوهشهای تاریخی رسول مهربان با عنوان «مجموعه گوشههایی از تاریخ معاصر ایران» است. این مجموعه شامل مجلدات زیر است: جلد اول: از شهریور 1320 تا 30 تیر 1331؛ جلد دوم: از 30 تیر 1331 تا کودتای 28 مرداد؛ جلد سوم: از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا تأیید دکترین آیزنهاور توسط حزب ایران؛ جلد چهارم: از غارت درآمد نفت ایران تا دولت دکتر علی امینی؛ جلد پنجم: از نخستوزیری علی امینی تا انحلال جبهه ملی دوم و جلد ششم: اصلاحات ارضی.
در مقدمه کتاب با عنوان «مشارکت در بحث نتایج اصلاحات ارضی» آمده است: «مجموعه گوشههایی از تاریخ معاصر ایران حاصل پژوهش و نوشته رسول مهربان ـ فعال اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مجرب و پیشینهدار ـ است. کتابی که در دست من است، جلد ششم از گوشههایی از تاریخ معاصر ایران؛ «اصلاحات ارضی» نام دارد. به دو دلیل خواستم این کتاب را بخوانم و نقدی یا شرحی بر آن بنویسم. دلیل اول، علاقه من به آقای مهربان است که خودشان بارها مرا مورد لطف و تشویق قرار دادهاند و چند بار از ایشان دیده و شنیدهام که اهل نقد و بحث و تبادل نظر است، زیرا در حوزههای سیاسی و اجتماعی ـ و البته تاریخ ـ این روند را بسیار ضروری و مفید و آموزنده میداند. لذا تعهد زیادی به آموزش و آگاهی اجتماعی از خود نشان دادهاند. دلیل دوم، علاقه من به مبحث «اصلاحات ارضی» است. خود این موضوع، چهار دلیل دارد: یک، علاقه ویژه و ضروریام به تاریخ معاصر ایران در جهت شناخت و آموزش و کُنش سیاسی و اجتماعی. دوم، تأثیر جدی و انکارناپذیر اصلاحات ارضی در روندهای اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی بعدی؛ چنانکه بیراه نیست اگر آن را یکی از چهار یا پنج واقعه مهم تأثیرگذار در روندهای اقتصاد سیاسی کشور پس از انقلاب مشروطه بدانیم. سوم، این واقعیت که خود من در دهه چهل به اولین مرحله بلوغ و آگاهی سیاسی پا گذاشتم و اثر اصلاحات ارضی را در فعالیتهای مربوط به دوره جوانی و نوجوانی خود در پیش و پس از آن دوره میدیدم. و بالاخره چهارم، پدر من مالک نهچندان بزرگ و اجارهدار نسبتاً بزرگ و اهل روستای ابراهیمآباد دشت قزوین بود ـ دشتی که دورهای تقریباً طولانی را در آن گذراندم ـ و در آستانه این اصلاحات بهدلیل درگیریهای اجتماعی به زندان افتاد، اما بهراحتی مشمول برنامه و قانون اصلاحات ارضی و اجرای آن شد. اساساً اصلاحات ارضی در مسیری بسیار آرام و هموار ـ صرف نظر از هیاهوهای تبلیغاتی دولت وقت، که آن هم زیاد تکرار نشد ـ طی طریق کرد و با این حال، شور وصفناپذیر ما در دهه چهل و بعد از آن، که از آموزش یاران جزنی بهره میبرد، بر بنیاد تحول در حال وقوع جامعه بود.
نویسنده، در این کتاب که ماهرانه ـ اما نه همیشه موفق ـ به ایجاز نوشته شده است، از همان آغاز میگوید که هدفش تمرکز بر چیزی است که «اصلاحات ارضی » نامیده میشد و سالهای 1340 (سال آغاز اجرای قانون) تا 1345، یعنی دو کابینه علی امینی و اسداله علم را دربر میگرفت. با این وصف، او میگوید: «شرح و تبیین اشکال مالکیت بر زمین، خود کتاب دیگری است» (ص 6). اما لازم است زمینه تحول اقتصادی و سیاسی نیمه اول دهه چهل هرچند موجز، بیان شود.
بر اساس بررسیهای پژوهشگران بزرگی چون سلطانزاده، ایرانسکی و پاولوویچ، نویسنده نشان میدهد که در طول دو قرن پیش از اصلاحات ارضی، کشاورزی ایران به مدار «اقتصاد جهانی» کشیده شده بود. با ورود به این مدار بود که سرمایهداران شهری (البته بهتر بود او بهدلیل غیاب سرمایهداری انسجامیافته و سلطه سرمایه تجاری، میگفت «بازاریان») و رباخواران و بازرگانان عمده شتابان شروع به خرید زمین از تیولداران و مالکین مختلف کردند. با کالایی شدن شمار زیادی از محصولات کشاورزی و تبدیل کشت معیشتی به کالا، ورود سرمایه به عرصه روستاها نیز تسهیل شد.
نویسنده البته بر خرید املاک و زمینهای کشاورزی ـ املاک شاهزادگان و روستاهای موقوفه و جز آن ـ از سوی کسانی که ملاک بوده و در روستاها سکونت نداشتند، تأکید میکند. اما واقعیت این است که شکل تازه نظام ارباب ـ رعیتی نه بر بنیاد مالکیت زمین، بلکه امتیاز اربابی و نوعی سرقفلی مسلط بر نسقداران (صاحبان سهم ثابت انواع آب در میان روستانشینان) قرار داشت. چهبسا اربابان که اساساً زمینی را مالک نبودند، اما «بهره مالکانه» در نظام «سه کوت» معادل یکسوم محصول غالب و در نظام «پنج کوت»، معادل یکپنجم محصول غالب ـ مثلاً گندم و جو ـ را از آن خود میکردند.
منطق نوبورژوایی بر اربابان غالب بود. حق اربابی آنان با پول رایج در کشور ارزشی داشت که این ارزش باید خودش سودی متعارف در بازار نیمهجان پولی را دریافت میداشت. توصیف نظام پنج کوت بر اساس پنج عامل زمین، آب، بذر، گاو، کار (صفحه 8) البته جامع و مانع نیست. زیرا اربابان نه چهارـ پنجم، بلکه سهم کمتری میگرفتند. در نظام سه کوت، آن پنج عامل گم میشدند. بنابراین، پایههای پنجگانه تولید درست بود، ولی همهجا مصداق نداشت و قاعده یکسانی برای سهم ارباب به دست نمیداد. اراضی کشت دیم (اکثراً در اراضی موسوم به «صحرا») نیز معمولاً بالمناصفه نبود و از همان نظام غالب ـ هرچه بود ـ تبعیت میکرد.
نویسنده بهدرستی و با ایجاز در مورد جنبههایی از نظام بهرهبرداری گذشته بحث کرده است: تیولداری، اقطاع، نظام مالکیت ایلی و شبانی (مشاع) مالکیت اشراف (خوانین) و از همه مهمتر، مالکیت پادشاهان (بعدها در زمان قاجار به خالصهجات تبدیل شد). مالکیت خصوصی در گذشته ایران شکل خاص فئودالی اروپایی را نداشت و وجه غالب نبود. شماری از اربابان مانند قوامالملک شیرازی، ذوالفقاریها، ناصرالملک قرهگزلو، سپهسالار تنکابنی، سپهدار رشتی، شوکتالملک، فرمانفرما و همانند آنها، از گذشتههای دور ارباب بودند و ملک یا در واقع حق اربابی خود را از نظام تیولداری سابق و انتقال منابع از دربار به دست آورده بودند. بزرگمالکان یا اربابان بزرگ، در آستانه اصلاحات ارضی، چه زمیندار چه ارباب بیزمین، در واقع در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم (و نه بعد از آن)، بر حدود 75 درصد از اراضی کشاورزی سلطه داشتند.
نویسنده به ایجاز، تحول از نظام ارباب-رعیتی به نظام مالکیت سرمایهدارانه و تشکیل سهمبری و مزدبگیری را بهعنوان تحول اجتماعی در روستا نشان داده است. امید که این کتاب مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و مقدمهای برای انتشار سایر مجلدات آن شود.»
کتاب «اصلاحات ارضی» اثر رسول مهربان در 228 صفحه قطع رقعی به قیمت 45 هزار تومان از سوی نشر افکار منتشر شده است.